کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آکپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آکپ
/'ākop/
معنی
۱. لپ.
۲. گرداگرد درون دهان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آکپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آکب، کب، کپ› 'ākop ۱. لپ.۲. گرداگرد درون دهان.
-
آکپ
فرهنگ فارسی معین
(کُ) ( اِ.) گرداگرد درون دهان ؛ لپ .
-
آکپ
لغتنامه دهخدا
آکپ . [ ک ُ ] (اِ) آکُب . لُپ . لنبوس . یک جانب دهان از درونسو : کند از خست ، او همی پنهان همچو میمون نخود در آکپ خویش .خسروانی .
-
جستوجو در متن
-
آکب
فرهنگ فارسی معین
(کُ) ( اِ.) نک آکپ .
-
آگپ
فرهنگ فارسی معین
(گُ) ( اِ.) نک آکپ .
-
آکب
لغتنامه دهخدا
آکب . [ ک ُ ] (اِ) آکُپ .
-
آگپ
لغتنامه دهخدا
آگپ . [ گ ُ ] (اِ) رجوع به آکپ شود.
-
بج
لغتنامه دهخدا
بج . [ ب ُ / ب َ ] (اِ) اندرون دهان . (اوبهی ) (برهان قاطع). اندرون دهن . (شرفنامه ٔ منیری ). درون دهان . لنبوس . آکپ . (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : بی مدحت تو هر که دهان را بگشایددندانش کند چرخ برون یک به یک از بج . شمس فخری .|| گ...
-
بچ
لغتنامه دهخدا
بچ . [ ب ُ ] (اِ) اندرون دهن . لنبوس . اکپ . کپ . پچ . (فرهنگ رشیدی ) (برهان قاطع). داخل دهان . (از فرهنگ شعوری ). قنب (در تداول مردم قزوین ). اندرون لنبوس . (فرهنگ جهانگیری ). بج . (آنندراج ). آکب . (فرهنگ نظام ) : تا زبغرت زنیم پر از باد کن بچت ورن...
-
میمون
لغتنامه دهخدا
میمون . [ م َ مو / م ِ مو ] (اِ) بوزینه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). جانوری است معروف و آن برزخ است میان انسان و حیوان غیرناطق . (برهان ). میمونها خود راسته ای را از پستانداران تشکیل میدهند شکل دست و پای آنها شبیه دست انسان است از اینجهت آنها را «...