کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آچار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
اچار
واژهنامه آزاد
به نوع چاشنی گفته می شود که در استان سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار می گیرد
-
جستوجو در متن
-
pin wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار پین، اچار سرسنجاقی
-
pipe wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار لوله، اچار لوله بازکن
-
monkey-wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میمون آچار، کولیس، اچار فرانسه بزرگ
-
monkey wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار میمون، کولیس، اچار فرانسه بزرگ
-
wrenches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار، اچار، اچار فرانسه، عمل تند و وحشیانه، تند، چرخش، نقشه فریبنده، پیچ دادن، پیچ خوردن
-
wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار، اچار، اچار فرانسه، عمل تند و وحشیانه، تند، چرخش، نقشه فریبنده، پیچ دادن، پیچ خوردن
-
ریصار
لغتنامه دهخدا
ریصار. (معرب ، اِ) معرب ریچار فارسی به معنی آچار. ج ، رواصیر. (یادداشت مؤلف ). آچار. (دهار). معرب آچار. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به آچار و ریچار شود.
-
tappet wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار را خاموش کنید
-
torque wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار گشتاور
-
crescent wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار هلالی
-
alligator wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار آرماتور
-
chain wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار زنجیر
-
sparkplug wrench
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آچار اسپارک