کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آپاندیسیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آپاندیسیت
/'āpāndisit/
معنی
التهاب آپاندیس یا زائدۀ روده کور که بسیار دردناک است و با عمل جراحی و برداشتن آن معالجه میشود.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
فزون رودگ
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آپاندیسیت
فرهنگ واژههای سره
فزون رودگ
-
آپاندیسیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: appendicite] (پزشکی) 'āpāndisit التهاب آپاندیس یا زائدۀ روده کور که بسیار دردناک است و با عمل جراحی و برداشتن آن معالجه میشود.
-
آپاندیسیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← آویزآماس
-
آپاندیسیت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) = آپاندیس : ورم ضمیمة رودة کور که بسیار دردناک و گاه کشنده است ، آویزه آماس . (فره ).
-
آپاندیسیت
لغتنامه دهخدا
آپاندیسیت . (فرانسوی ، اِ) آماس که در ضمیمه یعنی زائده ٔ دودی پدید آید.
-
آپاندیسیت
واژهنامه آزاد
التهاب ضائده ای که ضمیمه روده است.
-
جستوجو در متن
-
appendicitis
آویزآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] عفونت و آماس آویزه/ آپاندیس متـ . آپاندیسیت
-
appendicitis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آپاندیسیت، اماس ضمیمه روده، اماس اپاندیس
-
آپاندیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: appendice] 'āpāndis ۱. (زیستشناسی) زائدۀ کوچک و کرمیشکلی در بدن انسان در طرف راست و در انتهای رودۀ کور.۲. (پزشکی) = آپاندیسیت