کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آوید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آوید
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvid) دانش ، خرد ، عقل . (در زبان اوستایی کلمههای ' آوید ، وید ، ویدا ' هر سه به یک معنی به کار رفته است).
-
آوید
واژهنامه آزاد
تلفظ:آوید /āvid/ دانش، خرد، عقل. [در زبان اوستایی کلمه های «آوید، وید، ویدا» هر سه به یک معنی به کار رفته است].
-
واژههای مشابه
-
اوید
لغتنامه دهخدا
اوید. [ اَ ] (ع اِ) ازدحام مردم . (منتهی الارب ).آواز ازدحام مردم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انبوهی کردن مردم .
-
مُشتِس وا آوید
لهجه و گویش بختیاری
moštes va âvid مشتش باز شد، رازش فاش شد.
-
واژههای همآوا
-
عوید
لغتنامه دهخدا
عوید. [ ع ُ وَ ] (ع اِ مصغر) مصغر عود. چوب خرد و عصای خرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به عود شود.
-
اوید
لغتنامه دهخدا
اوید. [ اَ ] (ع اِ) ازدحام مردم . (منتهی الارب ).آواز ازدحام مردم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انبوهی کردن مردم .
-
جستوجو در متن
-
Ovid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوید
-
سابینوس
لغتنامه دهخدا
سابینوس .(اِخ ) (الوس ) . شاعر و خطیب لاتینی متوفی بسال 14 ق . م . از دوستان و پیروان اوید شاعر بزرگ لاتینی بود. اشعاری متنوع از آن جمله منظومه ای درباره ٔ تِزِه سروده بود که در دست نیست .
-
پیرام
لغتنامه دهخدا
پیرام . (اِخ ) عاشقی مثلی از مردم بابل و معشوقه ٔ او مسماة به تیسبه بود. آنگاه که تیسبه دچار شیری شرزه گردید و از وی بگریخت ،چادر خویش بر جای ماند و چون پیرام بدانجا رسید و چادر معشوقه بدید گمان برد که شیر او را بدریده است خود را بکشت . و وقتی که تیس...