کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آوره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اوره
لغتنامه دهخدا
اوره . [ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش نطنز شهرستان کاشان . کوهستانی و سردسیر و خوش آب و هوا و دارای 950 تن سکنه است . آب آن از 14 رشته قنات و محصولات آن غلات ، حبوبات ، میوجات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالی بافی است . عده ا...
-
اوره
لغتنامه دهخدا
اوره . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) به اصطلاح کیمیا، ماده ای است بی رنگ و بی بو و طعمش شبیه به طعم شوره که در بول تولید میگردد و چون با اکسیژن ترکیب یابد تولید اسید اوریک میشود و اورات ملحی است که از اسید اوریک با یک بزی حاصل میگردد. (ناظم الاطباء). ترکیب آ...
-
جستوجو در متن
-
urea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره، ماده پیشاب، اوره بفرمول
-
ure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
ureal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
oreas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
ureases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره ها
-
uraemia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
curatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
uraeus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
uretic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
ureic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره
-
ureterolithiasis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوره سلولی
-
glycolylurea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلیکولیل اوره
-
oxalylurea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اگزالیل اوره