کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آهنگسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آهنگسازی
فعل
بن گذشته: آهنگسازی کرد
بن حال: آهنگسازی کن
دیکشنری
composition
-
جستوجوی دقیق
-
composition 1
آهنگسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] عمل خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز
-
واژههای مشابه
-
آهنگ سازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (موسیقی) 'āhangsāzi شغل و عمل آهنگساز.
-
آهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: āhang) قصد ، عزم ، صوت ، نیت ، اندیشه ، خرد ، اراده ، سیما ، قیافه ؛ (در موسیقی) لحن ، ملودی ، قطعهی موسیقی .
-
آهنگ
واژگان مترادف و متضاد
۱. اراده، خواست، داعیه، عزم، عزیمت، قصد، میل، نیت ۲. سرود، لحن، مقام، ملودی، نشید، نغمه، نوا ۳. فحوا، مفاد ۴. اسلوب، راه، روش، طرز
-
آهنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āhang] ‹آهنج› 'āhang ۱. قصد؛ عزم؛ اراده؛ عزیمت: ◻︎ چو آهنگ رفتن کند جان پا ک / چه بر تخت مردن چه بر روی خا ک (سعدی: ۵۹).۲. روش.۳. (موسیقی) آواز؛ لحن؛ نوا؛ آوا.۴. (موسیقی) آواز موزون؛ قطعۀ موسیقی: ◻︎ چو آهنگ بربط بُوَد مستقیم / کی از...
-
آهنگ
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ په . ] ( اِ.) 1 - قصد، عزم . 2 - حمله ، صولت . 3 - نوا، لحن . 4 - فحوی ، مفاد. 5 - سان ، گونه ، روش . 6 - قطعة موسیقی . 7 - هر صدای موزون . 8 - میزان تغییر چیزی در طول زمان ، روند.
-
آهنگ
لغتنامه دهخدا
آهنگ . [ هََ ] (اِ) قصد. عزم . عزیمت . عمد. (ادیب نطنزی ). تعمد. نیت . بسیج . تأمیم . استواء. اندیشه .توجه به . برفتن بسوی . حرد. نحو. اراده : خسرو غازی آهنگ بخارا داردزده از غزنین تا جیحون تاژ و خرگاه . بهرامی .بد گشت چرخ با من بیچاره وآهنگ جنگ دار...
-
اهنگ
لغتنامه دهخدا
اهنگ . [ اُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. دارای 398 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، ارزن و زیره است . شغل اهالی زراعت . راه ماشین رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
اهنگ
دیکشنری فارسی به عربی
ايقاع , ترنيم , تناسق الانغام , موسيقي , نغمة , هواء , وضع
-
سازی
لغتنامه دهخدا
سازی . (حامص ) جزو دوم کلمات ، مرکب از «ساز» (نعت فاعلی مرخم ) و «ی » (حاصل مصدر) است . این کلمه اکثر به اسم ذات پیوندد و حاصل مصدر سازد بمعنی سازندگی ، بناکردن یا بعمل آوردن و استحصال و درست کردن چیزی ، و عمل و حرفه و شغل سازنده ٔ آن ، چون گری و کار...
-
گوشت آهنگ
لغتنامه دهخدا
گوشت آهنگ . [ هََ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی گوشت آهنج است که قلاب گوشت از دیگ برآوردن باشد. (برهان ). و رجوع به گوشت آهنج شود. || غلیواج . (برهان ) (آنندراج ). گوشت ربا. و رجوع به گوشت آهنج شود.
-
BodyPump
وزنهآهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی گروهی برای آمادگی جسمانی که در کلاسهای یکساعته و با استفاده از وزنه و صفحهوزنه و پلۀ پویهورزی انجام میشود
-
march
گامآهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] قطعهای موسیقی که با ضرب نواخته میشود و برای برگزاری رژه طراحی شده است
-
نیکآهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik āhang) دارای نیت و قصد نیک ، خوش نیت ، نیکو ضمیر .