کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آهار کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آهار کردن
لغتنامه دهخدا
آهار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آهاردن .
-
واژههای مشابه
-
اهار
لغتنامه دهخدا
اهار. [ اَ ] (اِ) پالوده که بر کاغذ و شوربائی که بر جامه مالند. (برهان ) (هفت قلزم ). آهار پالوده ای که بر کاغذ و جامه مالند. (ناظم الاطباء). آشی که بر کاغذ و جامه دهند که سبب قوت آنها شود. (آنندراج ). و رجوع به آهار شود.- اهار زدن ؛ پالوده و شوربا ...
-
اهار
دیکشنری فارسی به عربی
نشا
-
گل آهار
لغتنامه دهخدا
گل آهار. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام گلی است با ساق باریک و تا یک گز ساق آن بر شود و گلها به رنگهای مختلف دهد. رجوع به آهار شود.
-
آهار زدن
لغتنامه دهخدا
آهار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) آهاردن .
-
جستوجو در متن
-
آهاردن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) آهار زدن . آهار کردن .
-
آهاردن
لغتنامه دهخدا
آهاردن . [ دَ ] (مص ) آهار زدن . آهار کردن .
-
sized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه، اهار زدن، بر اورد کردن
-
sizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه ها، اندازه، سایز، مقدار، میزان، قد، قالب، چسبزنی، اهار زدن، بر اورد کردن
-
souses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوس، اب نمک، ترشی، اهار فروبری، شستشو، مست کردن، انداختن، بطور کامل پوشاندن، حمله کردن، بسختی افتادن، مست کردن یاشدن، در ترشی فرو بردن، با ترشی مخلوط کردن، در اب غوطه ور شدن
-
پرداخت
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادا، تادیه، بازدادن، کارسازی، وامگذاری ۲. آهار، جلا، صیقل، صیقلی ۳. صافکاری، صاف کردن ≠ دریافت
-
آهارمهره
لغتنامه دهخدا
آهارمهره . [ م ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) عمل آهار زدن و سپس با مهره روشن و صیقلی کردن : کاغذ آهارمهره دار. وفعل آن آهارمهره کردن و آهارمهره زدن است . ترزیز.
-
ترزیز
لغتنامه دهخدا
ترزیز. [ ت َ ] (ع مص ) آسان و بمراد کردن کار را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آسان و آماده کردن کار را. (از اقرب الموارد)(از المنجد): رززت ذلک الامر ترزیزاً؛ اذا وطأته و مهدته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آهار دادن و مهره زدن کاغ...