کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آن کجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آن کجا
/'ānkojā/
معنی
۱. آنچه.
۲. آنکه؛ آنکس که.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آن کجا
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر + حرف) 'ānkojā ۱. آنچه.۲. آنکه؛ آنکس که.
-
آن کجا
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (ضم موصول .) آن که ، آن کس که . آن چه .
-
آن کجا
لغتنامه دهخدا
آن کجا. [ ک ُ ] (ضمیر + حرف ربط) آنچه : بنزد سیاوش خرامید زودبر او برشمرد آن کجا رفته بود. فردوسی .و رجوع به کجا شود. || آن کس که :آن کجا تیزت [ ظ: سَرْت ] برکشید بچرخ باز ناگه فروبَرَدْت به خَرْد.خسروانی (از اسدی چ پاول هورن ).
-
واژههای مشابه
-
ان
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] (حر. شرط ) اگر.
-
ان
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) (عا.) پلیدی ، نجاست ، گه .
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ َِن ] (پسوند) نون ماقبل مکسور. مانند این (َین ) نسبت را میرساند، مانند: ریخن ، رشکن ، ریمن ، چرکن . و در یادداشت مؤلف آمده است : «ان » در لفجن ، ریخن ، فژاگن ، رشگن ، شپشن ، خشمن ، ژفگن و امثال آن مخفف این و «ین » و بجای این «ین » بود در پشمی...
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ ] (اِ) بلغت زندو پازند، مادر. والده . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) . || هرگاه در آخر کلمه آرند افاده ٔ فاعلیت کند، مانند افتان و خیزان . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). رجوع به «آن » در همین لغت نامه شود.
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ ] (اِ)در تداول عامیانه ، گه . پلیدی . نجاست . فضله ٔ آدمی و جانوران دیگر. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به عن شود.
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ ] (ع حرف ) حرف مصدری است و فعل مضارع را در دو مورد نصب میدهد، نخست در ابتداء کلام مانند «ان تصوموا خیر لکم » (قرآن 184/2) که در محل رفع است . دوم بعد از لفظی که بر معنی غیر یقین دلالت میکند، در این صورت نیز در محل رفع است مانند «الم یأن لل...
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ ] (ع ضمیر) ضمیر متکلم است من مانند «ان فعلت » بسکون نون یا بفتح آن در حالت وصل و الحاق الف در حالت وقف مانند: «فعلت انا». و گاهی وقف در جای وصل بکار رود مانند انا سیف العشیرة فاعرفونی . و ضمیر مخاطب مانند «انت َ، انت ِ، انتما، انتم ، انتن »...
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ] (پیشوند) مرکب از اَ (علامت نفی ) + ن (حرف واسطه ) در کلماتی مانند: انوشه ، انیران . (یادداشت مؤلف ).
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَن ن ] (ع مص ) نالیدن . (یادداشت مؤلف ). نالیدن کسی : أن ّ الرجل أناً و انیناً و اناناً و تأناناً (از باب ضرب ). (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ریختن . (یادداشت مؤلف ): أن ّ الماء أنّاً؛ ریخت آن آب را. || گاه بمعنی «کان » آید، کق...
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اِ ] (اِخ ) رودیست در فرانسه که از آرگون سرچشمه می گیرد و به اواز میریزد. 280 کیلومتر طول دارد که 117 کیلومتر آن قابل کشتیرانی است . (از فرهنگ فارسی معین ، اعلام ).
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اِ ] (ع حرف ) اگر. (ترجمان علامه جرجانی مهذب عادل بن علی ) (فرهنگ فارسی معین ). به معنی «اگر» است برای شرط و دو فعل را جزم میدهد مانند: «ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف » (قرآن 38/8) و «ان تعودوا نعد» (قرآن 19/8). و گاهی مقترن به «لا» آید و در ای...