کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنی بال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آنی بال
لغتنامه دهخدا
آنی بال . (اِخ ) هانی بال . نام سردار مشهور قرطاجنه . (247 - 182 ق . م .). و جنگهای او با دولت روم در تاریخ معروف است .
-
واژههای مشابه
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اَ نا / اِ نا ] (ع اِ) ساعت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ) (ناظم الاطباء). ساعت و بهره ای از شب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || بردباری و وقار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اناة. (اقرب الموارد).
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اَن ْ نا ] (ع اِ) ظرف مکان به معنی اَین (کجا) و در این صورت دو فعل را جزم دهد: انی تجلس اَجلس . || از کجا: انی لک هذا؛ از کجا آورده ای ؟ || به معنی ظرف زمان ؛ چه وقت . چه هنگام : انی جئت ؛ چه وقت آمدی ؟ || استفهامی : انی یحیی هذه اﷲ بعدموتها؛...
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اِ نا ] (ع اِ) ساعت و بهره ای از شب . (منتهی الارب ). ج ، آناء. (از اقرب الموارد). || (مص ) نزدیک شدن و حاضر گردیدن . || بپایان رسیدن گرمی چیزی . || رسیدن هنگام پختگی چیزی و پخته شدن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || درنگی کردن . || سستی...
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اِن ْ نی ] (ع اِ) (اصطلاح فلسفه ٔ و منطق ) برهان انی در برابر برهان لمی . و آن پی بردن از معلول است به علت . بواسطه ٔ دلیل انی یعنی برهانی از وجود بر موجد استدلال میکنند و از اثر به مؤثر میرسند. (فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی ). رجوع به لمی شو...
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اِن ْ نی ] (ع اِ) مرکب از اِن حرف مشبه و یا (ضمیر متکلم )؛ همانا من .
-
انی
لغتنامه دهخدا
انی . [ اُ نی ی ] (ع مص ) درنگی کردن . || سستی نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
آني
دیکشنری عربی به فارسی
اني , همبود , باهم واقع شونده , همزمان
-
إِنِّي
فرهنگ واژگان قرآن
يقيناً من
-
أَنِّي
فرهنگ واژگان قرآن
که من
-
انی
دیکشنری فارسی به عربی
آني , خاطف , فوري
-
عین انی
لغتنامه دهخدا
عین انی . [ع َ ن ِ اُ نا ] (اِخ ) موضعی است . (از منتهی الارب ). وظاهراً همان «عین انا» است . رجوع به عین انا شود.
-
prompt neutron
نوترون آنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوترونی که در فرایند شکافت هستهای بدون تأخیر آزاد میشود
-
immediate release, instant delivery
آنیرهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] خصوصیت برخی ترکیبات دارویی که بلافاصله در بدن آزاد میشوند