کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنزیم بَری با بخار آب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آنزیم ویژهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← دروننوکلئاز ویژهبُر
-
پادتن آنزیموند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پادتن زیمایهوند
-
antibody enzyme
زیمایۀ پادتنی، آنزیم پادتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پادتنزیم
-
restriction enzyme
زیمایۀ ویژهبُر، آنزیم ویژهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← دروننوکلئاز ویژهبُر
-
جستوجو در متن
-
steam blanching
زیمایهبَری با بخار آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن از بخار آب برای غیرفعال شدن زیمایهها/ آنزیمهای مواد غذایی خام استفاده میشود متـ . آنزیمبَری با بخار آب
-
blanching 1
زیمایهبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن از آب داغ یا بخار آب برای غیرفعال کردن زیمایهها/ آنزیمهای مواد غذایی خام استفاده میشود متـ . آنزیمبَری
-
بخارپخت
لغتنامه دهخدا
بخارپخت . [ ب ُ پ ُ ] (ن مف مرکب ) بخارپخته . پخته شده با بخار. که با بخار پخته شود. غذا که با بخار پزند نه به آتش یا آب گرم . (یادداشت مؤلف ). || دم پخت . (یادداشت مؤلف ).
-
hygroscopic moisture
نمداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نم موجود در خاک در تعادل با بخار آب جوّ
-
steam 2
بخارپز کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پختن مواد غذایی با بخار آب
-
steaming, steam cooking
بخارپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند پخت مواد غذایی با بخار آب
-
hot-water blanching
زیمایهبَری با آب داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن از آب داغ برای غیرفعال کردن زیمایهها/ آنزیمهای مواد غذایی خام استفاده میشود متـ . آنزیمبَری با آب داغ
-
precipitable water
آب بارششو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کل بخارِ آبِ موجود در ستونی قائم از جوّ، با سطح مقطع واحد در بین دو تراز مشخص، که معمولاً بر مبنای ارتفاع مقدار آبی است که در صورت تبدیل تمام بخار به مایع در ظرفی با همان سطح مقطع قابل جمعآوری است متـ . بخار آب بارششو precipitable water...
-
entrainment, carryover1
همراهبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] فرایندی که در آن مایع چنان بهشدت میجوشد که قطرههای مایع همراه با بخار آب از آن خارج میشود
-
کنجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kenje نوعی کباب که تکۀ های گوشت را در دیگ و با بخار آب میپزند؛ کباب کنجه.
-
steaming apparatus
دستگاه بخارپز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دستگاهی که مواد غذایی را با بخار آب میپزد متـ . بخارپز