کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنتی فون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آنتی فون
واژهنامه آزاد
سرود برگردان.ضد صدا.قطعه ای که بخشی از گروه کر در پاسخ گروه دیگر می خوانند
-
واژههای مشابه
-
مربوط به انتی انتی بیوزیس
دیکشنری فارسی به عربی
مضاد حيوي
-
آنتی بیوتیک
فرهنگ واژههای سره
پادزی، پادزیست، جان دارو
-
آنتی پیرین
فرهنگ واژههای سره
تب بر
-
آنتی تز
فرهنگ واژههای سره
برابر نهاد، پاد نهاد، پاد نهشت، برابرنهاد
-
آنتی توکسین
فرهنگ واژههای سره
پادزهر
-
آنتی کلینال
فرهنگ واژههای سره
تا کدیس
-
آنتی تز
فرهنگ واژههای سره
برابرنهاد، پادنهاد، پادنهشت
-
آنتی بیوتیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: antibiotique] (پزشکی) 'āntibiyo(u)tik گروهی از داروها که از قارچ یا باکتریها به دست میآیند یا بهصورت مصنوعی ساخته میشوند و برای درمان عفونتهای حاصل از بیماریهای میکروبی به کار میروند.
-
آنتی توکسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: antitoxine] (پزشکی) 'āntitoksin مادهای که گلبولهای سفید برای دفاع از بدن در مقابل سموم و میکروبها ترشح میکند؛ ضد سم؛ ضد زهر؛ پادزهر.
-
آنتیبیوتیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← پادزیست
-
آنتی بیوتیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِمر.) به ماده ای که مانع ادامة حیات و تکثیر و رشد دسته ای از باکتری ها و عوامل بیماری زا شود گویند، پادزهر، پادزیست (فره ).
-
آنتی تز
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ فر. ] ( اِ.) دومین طرف از مجموعة تز، آنتی تز و سنتز، وجود یا قضیه ای که در برابر تز قرار می گیرد یا آن را نقض می کند، برابرنهاد.
-
آنتی هیستامین
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) دارویی که بازدارندة برخی آثار هیستامین به ویژه نقش آلرژی زای آن باشد، ضد هیستامین . (فره ).