کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنتیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آنتیک
/'āntik/
معنی
ویژگی هر شیء قدیمی و تاریخی که ارزش هنری داشته باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. باارزش، قیمتی، نفیس
۲. دیرینه، عتیقه، کهنه
۳. بد، زشت، کریه ≠ نو
برابر فارسی
سالینه، نایاب
دیکشنری
antique
-
جستوجوی دقیق
-
آنتیک
واژگان مترادف و متضاد
۱. باارزش، قیمتی، نفیس ۲. دیرینه، عتیقه، کهنه ۳. بد، زشت، کریه ≠ نو
-
آنتیک
فرهنگ واژههای سره
سالینه، نایاب
-
آنتیک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: antique] ‹انتیک› 'āntik ویژگی هر شیء قدیمی و تاریخی که ارزش هنری داشته باشد.
-
آنتیک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (ص .) 1 - دیرینه ، باستانی ، عتیقه (فره ). 2 - (عا.) باارزش ، قیمتی . 3 - (عا.) بسیار بد، سخت زشت و کریه .
-
آنتیک
لغتنامه دهخدا
آنتیک . (فرانسوی ، ص ، اِ) (از لاطینی آنتی کواوس ، به همین معنی ) ظرف یا جامه یا کتاب یا فرش یا مجسمه و مانند آن سخت دیرینه . || در تداول فارسی ، سخت بد. سخت زشت و کریه .
-
واژههای مشابه
-
انتیک
واژهنامه آزاد
اَنتیک یعنی عتیقه ، نایاب ، منحصر بفرد
-
آنتیک فروشی
فرهنگ واژههای سره
بنسالفروسی، سالی فروش
-
آنتیک خر
فرهنگ واژههای سره
بن سالخر، سالی خر
-
آنتیک خر
لغتنامه دهخدا
آنتیک خر. [ خ َ ] (نف مرکب ) آنکه حرفتش خریدن آنتیک است .
-
آنتیک خری
لغتنامه دهخدا
آنتیک خری . [ خ َ ] (حامص مرکب ) عمل آنتیک خر.
-
آنتیک فروش
لغتنامه دهخدا
آنتیک فروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) آنکه آنتیک فروشد.
-
آنتیک فروشی
لغتنامه دهخدا
آنتیک فروشی . [ ف ُ ] (حامص مرکب ) حرفت آنتیک فروش . || (اِ مرکب ) دکان آنتیک فروشی .
-
واژههای همآوا
-
انتیک
واژهنامه آزاد
اَنتیک یعنی عتیقه ، نایاب ، منحصر بفرد