کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنارشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آنارشی
/'ānārši/
معنی
۱. هرجومرج؛ بینظمی.
۲. وضع جامعهای که در آن دولت و قانون وجود نداشته باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آشوب، بلوا، بیقانونی، بینظمی، هرجومرج، هردمبیل
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آنارشی
واژگان مترادف و متضاد
آشوب، بلوا، بیقانونی، بینظمی، هرجومرج، هردمبیل
-
آنارشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anarchie] 'ānārši ۱. هرجومرج؛ بینظمی.۲. وضع جامعهای که در آن دولت و قانون وجود نداشته باشد.
-
آنارشی
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.)1 - اغتشاش ، هرج و مرج ، بی نظمی ، بی سروسامانی . 2 - خودسری مردم ، وضع مملکتی که قانون نداشته باشد.
-
واژههای مشابه
-
انارشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anarchie] (سیاسی) 'anārši = آنارشی
-
انارشی
لغتنامه دهخدا
انارشی . [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح سیاسی ) هرج و مرج . بی نظمی . || (اصطلاح سیاسی ) وضع کشوری که حکومت و قانون در آن حکمفرما نباشد. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای همآوا
-
انارشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anarchie] (سیاسی) 'anārši = آنارشی
-
انارشی
لغتنامه دهخدا
انارشی . [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح سیاسی ) هرج و مرج . بی نظمی . || (اصطلاح سیاسی ) وضع کشوری که حکومت و قانون در آن حکمفرما نباشد. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
بینظمی
واژگان مترادف و متضاد
آنارشی، نابسامانی، هرجومرج ≠ انتظام
-
هرجومرج
واژگان مترادف و متضاد
آشوب، آنارشی، اختلال، اغتشاش، بلبشو، بینظمی، فتنهوفساد، هرتیپرتی
-
بیقانونی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آنارشی، هرجومرج، بلبشو، شلوغی ۲. بیرسمی ۳. بیسالاری ۴. بینظمی، بیضابطگی