کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمپرسنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آمپرسنج
/'āmpersanj/
معنی
ابزاری برای اندازهگیری شدت جریان الکتریسته.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمپرسنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی. فارسی] (فیزیک) 'āmpersanj ابزاری برای اندازهگیری شدت جریان الکتریسته.
-
ammeter
آمپرسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اسبابی برای اندازهگیری شدت جریان الکتریکی مستقیم و متناوب، که معمولاً برحسب آمپر یا میلیآمپر یا میکروآمپر درجهبندی میشود * مصوب فرهنگستان اول
-
آمپرسنج
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) [ فر - فا. ] اسبابی برای اندازه گیری شدت جریان الکتریکی مستقیم و متناوب که معمولاً برحسب آمپر یا میلی آمپر یا میکروآمپر درجه بندی می شود.
-
آمپرسنج
لغتنامه دهخدا
آمپرسنج . [ پ ِ س َ ] (اِ مرکب ) آمپرمتر. (فرهنگستان ).
-
واژههای مشابه
-
volt-ampere meter, apparent power meter
ولتآمپرسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] ابزاری برای اندازهگیری توان ظاهری (apparent power)
-
جستوجو در متن
-
آمپرمتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ampéremètre] (فیزیک) 'āmpermetr = آمپرسنج
-
ammeters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آمپر، امپرسنج
-
ammeter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آمپر، امپرسنج
-
آمپرمتر
لغتنامه دهخدا
آمپرمتر. [ پ ِ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) گالوانمتر، که شدت جریان الکتریک را بحسب آمپر معلوم کند. آمپرسنج . (فرهنگستان ).
-
نورسنج
لغتنامه دهخدا
نورسنج . [ س َ ] (اِ مرکب ) اسبابی که برای مقایسه ٔ شدت نور منبعهای نورانی به کار میرود. (فرهنگ اصطلاحات علمی ص 575). ابزار و آلتی که بدان شدت و ضعف نور را سنجند. || یک پیل نور برقی که آمپرسنج مناسبی را به کار اندازد. در عکاسی برای تعیین مقدار نور به...