کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمُخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمُخته
لهجه و گویش بختیاری
âmoxta آموخته، عادت کرده.
-
آمُخته
لهجه و گویش تهرانی
انس گرفته،معتاد، عادت داده،دستاموز
-
واژههای مشابه
-
آمخته
فرهنگ فارسی معین
(مُ تِ) (ص مف .) نک آموخته .
-
آمخته
لغتنامه دهخدا
آمخته . [ م ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) مخفف آموخته . تعلیم یافته . یادگرفته : بکشتش بسی دشمنان بی شمارکه آمخته بد از پدر کارزار. دقیقی . || تعلیم داده . یادداده . || در تداول امروزین ، خوکرده . معتاد. خوی گرفته . عادت گرفته .- آمخته شدن ؛ معتاد شدن ...
-
آمخته آویدَه
لهجه و گویش بختیاری
âmoxta âvida آموخته شده (به کودک یا جانورى اطلاق مىشود که عادت کرده است کارى راخود انجام دهد).
-
واژههای همآوا
-
آمخته
فرهنگ فارسی معین
(مُ تِ) (ص مف .) نک آموخته .
-
آمخته
لغتنامه دهخدا
آمخته . [ م ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف / نف ) مخفف آموخته . تعلیم یافته . یادگرفته : بکشتش بسی دشمنان بی شمارکه آمخته بد از پدر کارزار. دقیقی . || تعلیم داده . یادداده . || در تداول امروزین ، خوکرده . معتاد. خوی گرفته . عادت گرفته .- آمخته شدن ؛ معتاد شدن ...
-
جستوجو در متن
-
خوی گرفتن
فرهنگ واژههای سره
آمخته شدن
-
خو دادن
واژگان مترادف و متضاد
انس دادن، الفتدادن، عادت دادن، آمخته کردن
-
نامخته
لغتنامه دهخدا
نامخته . [ م ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) ناآموخته . نیاموخته . مقابل آمخته . رجوع به آمخته و آموخته شود.
-
دستآموز
واژگان مترادف و متضاد
آمخته، اهلی، تربیتشده، رام ≠ وحشی
-
خوگیر
واژگان مترادف و متضاد
آمخته، اخت، دمساز، معتاد ≠ نامانوس