کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمونیاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آمونیاک
/'āmo(u)niyāk/
معنی
گازی قلیایی، بیرنگ، تندبو، اشکآور، و از هوا سبکتر که در آب بهخوبی حل میشود. در تهیۀ اسیدنیتریک، کودهای نیتروژندار، مواد منفجره، نشادر و به عنوان سرمازا در یخچال به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
نوش آهک
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمونیاک
فرهنگ واژههای سره
نوش آهک
-
آمونیاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ammoniac] (شیمی) 'āmo(u)niyāk گازی قلیایی، بیرنگ، تندبو، اشکآور، و از هوا سبکتر که در آب بهخوبی حل میشود. در تهیۀ اسیدنیتریک، کودهای نیتروژندار، مواد منفجره، نشادر و به عنوان سرمازا در یخچال به کار میرود.
-
آمونیاک
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) گازی است بی رنگ ، با بوی تند و اشک آور که در آب حل می شود.
-
آمونیاک
لغتنامه دهخدا
آمونیاک . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به آمُنیاک شود.
-
واژههای مشابه
-
امونیاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ammoniac] (شیمی) [منسوخ] 'amuniyāk = آمونیاک
-
امونیاک
لغتنامه دهخدا
امونیاک . [ اَ ] (اِ) رجوع به آمنیاک و امانیاک شود.
-
ammonification 1
آمونیاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تجزیۀ باکتریایی نیتروژن آلی به آمونیاک
-
ammoniation 1
آمونیاکدار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آمایش یا ترکیب شدن با آمونیاک
-
ammoniation 2
آمونیاکدار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آمایش یا ترکیب کردن با آمونیاک
-
محلول یا بخار امونیاک
دیکشنری فارسی به عربی
امونيا
-
واژههای همآوا
-
امونیاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ammoniac] (شیمی) [منسوخ] 'amuniyāk = آمونیاک
-
امونیاک
لغتنامه دهخدا
امونیاک . [ اَ ] (اِ) رجوع به آمنیاک و امانیاک شود.