کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آموزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آموزان
/'āmuzān/
معنی
در حال آموختن.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: آموزاند
بن حال: آموزان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آموزان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) 'āmuzān در حال آموختن.
-
آموزان
لغتنامه دهخدا
آموزان . (نف ، ق ) در حال آموزانیدن . در حال آموختن .
-
واژههای مشابه
-
قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان (که کتب خود را در انجا گذارد)
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة
-
جستوجو در متن
-
students
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانش آموزان
-
pupilled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانش آموزان
-
tonguefuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زبان آموزان
-
schoolchildren
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانش آموزان
-
schoolgirls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانش آموزان
-
طلاب
فرهنگ واژههای سره
خواهندگان، دین آموزان، هاوشتان
-
musculus sphincter pupillae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانش آموزان اسفنکتر اسکلتی
-
learners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زبان آموزان، یادگیرنده، شاگرد
-
knouts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانش آموزان، شلاق، تازیانه زدن
-
learners dictionary
فرهنگ زبانآموز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] گونهای فرهنگ آموزشی عمدتاً مورد استفادۀ زبانآموزان غیربومی