کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمرزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آمرزنده
/'āmorzande/
معنی
بخشاینده و درگذرنده از گناه بندگان؛ از صفات خداوند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
beatific, saving, merciful
-
جستوجوی دقیق
-
آمرزنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āmorzande بخشاینده و درگذرنده از گناه بندگان؛ از صفات خداوند.
-
آمرزنده
فرهنگ فارسی معین
(مُ دِ) (ص فا.) بخشاینده ، غفور.
-
آمرزنده
لغتنامه دهخدا
آمرزنده . [ م ُزَ دَ / دِ ] (نف ) غافر. بخشاینده . عَفُوّ. غفور.
-
جستوجو در متن
-
آمرزشکار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āmorzeškār آمرزنده؛ آمرزگار.
-
غفار
واژگان مترادف و متضاد
آمرزگار، آمرزنده، بخشایشگر، غفور
-
غفور
واژگان مترادف و متضاد
آمرزگار، آمرزنده، غفار
-
غافرالذنوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] qāferozzonub آمرزندۀ گناهان؛ خدای تعالی.
-
غَفُورٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار آمرزنده - همواره آمرزنده (غفور هم صفت مشبهه است وهم صيغه مبالغه .کلمه عفو به معناي محو اثر است ، و کلمه مغفرت به معناي پوشاندن است )
-
آمرزگار
واژگان مترادف و متضاد
آمرزشکار، آمرزنده، بخشاینده، غفار، غفور
-
pardoners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفو، بخشنده، کشیش امرزنده گناه
-
pardoner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفو، بخشنده، کشیش امرزنده گناه
-
عبدالغفار
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolqffār) (عربی) بندهی بسیار آمرزنده (خدای).
-
عبد الغفور
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolqafar) (عربی) بندهی آمرزنده (خدای).
-
غافر
فرهنگ فارسی معین
(فِ) [ ع . ] (اِفا.) از نام های خداوند به معنای آمرزندة گناه .