کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آمایش
/'āmāyeš/
معنی
۱. آراستگی.
۲. آمادگی؛ آماده کردن.
۳. بررسی و تحلیل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
equipment, preparation, preparedness, provision, synthesis
-
جستوجوی دقیق
-
آمایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) 'āmāyeš ۱. آراستگی.۲. آمادگی؛ آماده کردن.۳. بررسی و تحلیل.
-
priming
آمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند تسهیل یا مهار پردازش بعدی براثر تجربۀ اخیر یک محرک
-
آمایش
واژهنامه آزاد
آمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت انسانها در فضای کشور با در نظر گرفتن الزامات طبیعی، انسانی و اقتصادی می باشد. در معنای دیگر...
-
آمایش
واژهنامه آزاد
آمایش اسم مصدر آمای (آراینده)، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت انسانها در فضای کشور با در نظر گرفتن الزامات طبیعی، انسانی و اقتصادی می باشد. در معنای دیگر آمایش یعن...
-
آمایش
واژهنامه آزاد
اسم مصدر آمودن و آماییدن به معنای به رشته کشیدن، تنظیم کردن، آراسته کردن و مستعد کردن است.
-
واژههای مشابه
-
آمایش اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اَبرآمایی
-
repetition priming
آمایش تکرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی آمایش که در آن عرضۀ محرک حسّی خاصی موجب افزایش شناسایی آن محرک یا مشابهش در آزمونهای بعدی میشود
-
thermal conditionin,
آمایش گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فراوری لجن ازطریق عملیات گرمایی متـ . آمایش گرمایی لجن thermal sludge conditioning
-
wheat conditioning, wheat tempering
آمایش گندم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خیس کردن گندم با آب و مرطوب نگه داشتن آن برای مدتی کوتاه، به قصد فراوری بهتر آرد
-
meat conditioning
آمایش گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن گلیکوژن موجود در ماهیچههای حیوانات ذبحشده به لاکتیکاسید تبدیل میشود و بافت گوشت بهبود مییابد
-
sludge conditioning
آمایش لجن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تصفیۀ لجن مایع قبل از آبگیری آن برای تسریع و تسهیل آبگیری که معمولاً با افزودن مواد شیمیایی انجام میشود
-
semantic priming
آمایش معنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی آمایش که در آن عرضۀ یک واژه یا نشانه، تفسیر واژه یا نشانهای دیگر با معنایی مرتبط را تحت تأثیر قرار میدهد
-
conditioned wheat
گندم آمایششده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گندمی که آن را برای فراوری بهتر آرد مرطوب میکنند و برای یکنواخت شدن رطوبت در لایههای خارجی آن، مدتی نگه میدارند
-
آمایش گرمایی لجن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← آمایش گرمایی