کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلیزیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آلیزیدن
/'ālizidan/
معنی
= آلیز 〈 آلیز زدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
kick
-
جستوجوی دقیق
-
آلیزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) 'ālizidan = آلیز 〈 آلیز زدن
-
آلیزیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) جفتک زدن ، لگد انداختن . آلیزدن هم گویند.
-
آلیزیدن
لغتنامه دهخدا
آلیزیدن . [ دَ ] (مص ) جفته افکندن . جفتک انداختن : نفس چون سیر گشت بستیزدتوسن آسا بهر سوآلیزد.سراج الدین راجی .
-
واژههای مشابه
-
الیزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] 'alizidan = آلیزیدن
-
الیزیدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (مص ل .) نک آلیزیدن .
-
واژههای همآوا
-
الیزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] 'alizidan = آلیزیدن
-
الیزیدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ دَ) (مص ل .) نک آلیزیدن .
-
جستوجو در متن
-
آلیزدن
لغتنامه دهخدا
آلیزدن . [ دَ ] (مص ) آلیزیدن .
-
برآلیزیدن
لغتنامه دهخدا
برآلیزیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) جفته زدن . جفتک انداختن . آلیزیدن . رجوع به آلیزیدن شود.
-
آلیزش
لغتنامه دهخدا
آلیزش . [ زِ ] (اِمص ) اسم مصدر و فعل آلیزیدن .
-
اسکیزیدن
لغتنامه دهخدا
اسکیزیدن . [ اِ دَ ] (مص ) سکیزیدن . آلیزیدن . جفته انداختن .
-
بیسکیزیدن
لغتنامه دهخدا
بیسکیزیدن . [ بی َ / بی دَ ] (مص ) اسکیزیدن . سکیزیدن . آلیزیدن . جفته انداختن . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به اسکیزیدن شود.