کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلیزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آلیزنده
/'ālizande/
معنی
۱. جستوخیزکننده: ◻︎ چو آلیزنده شد در مرغزاری / نباشد بر دلش از باز باری (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۰).
۲. اسب یا استر که جستوخیز کند و آلیز بزند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلیزنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'ālizande ۱. جستوخیزکننده: ◻︎ چو آلیزنده شد در مرغزاری / نباشد بر دلش از باز باری (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۰).۲. اسب یا استر که جستوخیز کند و آلیز بزند.
-
آلیزنده
لغتنامه دهخدا
آلیزنده . [ زَ دَ / دِ ] (نف ) آنکه آلیزد از ستور. جفته انداز. جفتک زن : چو آلیزنده شددر مرغزاری نباشد بر دلش از بار باری . ابوشکور.قموص ؛ خر آلیزنده . (السامی فی الاسامی ). توسن . بدخو. لگدزن . جهنده (اسب و استر).
-
واژههای همآوا
-
علی زنده
لغتنامه دهخدا
علی زنده . [ ع َ ی ِ زِ دَ ] (اِخ ) (شیخ ...)وی از محرکان میرزا سعد وقاص در مخالفت با میرزا شاهرخ بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 593 شود.
-
جستوجو در متن
-
جفتک انداز
لغتنامه دهخدا
جفتک انداز. [ ج ُ ت َ اَ ] (نف مرکب ) جفتک اندازنده . جفته اندازنده . جفته افکن . اسکیزنده . آلیزنده . رکال . رجوع به اسکیزنده و آلیزنده و جفتک شود. || در تداول ، دیرپذیر. صعب القبول .
-
اسکیزنده
لغتنامه دهخدا
اسکیزنده . [ اِ زَ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از اسکیزیدن . سکیزنده . آلیزنده . جفته افکن .
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َس َ ] (اِخ ) شهید. از قدمای شعرای بلخ ، معاصر رودکی و در شعر هم سنگ او بوده است . صاحب شاهد صادق گوید او در 325 هَ . ق . درگذشته است و در فهرست ابن الندیم ذیل ترجمه ٔ محمدبن زکریای رازی آمده است : و کان فی زمان الرازی رجل یعر...
-
ابوشکور
لغتنامه دهخدا
ابوشکور. [ اَ ش َ ] (اِخ ) بلخی . یکی از اجله ٔ شعرای باستانی ایران . در تذکره ها ازتاریخ حیات او جز نام و موطن و از شعر وی غیر از بیتی چند در تذاکر و متفرقاتی در کتب لغت که همگی بر کمال قدرت طبع و جودت و صفای قریحت او دلیل کند بر جای نیست . ابوشکور ...