کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلیداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آلیداد
/'ālidād/
معنی
= عضاده
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
سویاب، گوش هیاب
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلیداد
فرهنگ واژههای سره
سویاب، گوش هیاب
-
آلیداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: alidade] (نجوم) 'ālidād = عضاده
-
آلیداد
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) خط کشی مدرج ، دارای آلتی برای رویت و آن برای اندازه گیری زوایا به کار می رود، ذوعضادتین .
-
جستوجو در متن
-
ذوعضاده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ذوعضادَة] (ریاضی) [قدیمی] zu'ezāde از آلات هندسی و نجومی؛ آلیداد.
-
ذوعضادتین
لغتنامه دهخدا
ذوعضادتین . [ ع ِ دَ ت َ ] (ع اِ مرکب ) آلتی است از آلات هندسی و فلکی . و کلمه ٔ آلیداد فرانسوی شکسته ٔ همین کلمه است .
-
تئودلیت
لغتنامه دهخدا
تئودلیت . [ ت ِ ءُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) تئودولیت . دستگاهی دارای آلیداد و دوربین برای نقشه برداری و سنجش زوایا در امور و اندازه گیری فواصل ستارگان بکار می رود. رجوع به ارتفاع سنج شود.
-
عضادة
لغتنامه دهخدا
عضادة. [ ع ِ دَ ](ع اِ) عضادة الشی ٔ؛ جانب آن چیز. (منتهی الارب ). عضادةالطریق ؛ جانب راه . (از اقرب الموارد). || بازوی در. (دهار). هر یک از دو چوب که در دو جانب در نصب کنند. بازوی در. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به عضادتان و عضادتین شود. ج ، عضادات ...