کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آليا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آليا
معنی
خودبخود , بطور خودکار , بطور غيرارادي
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آليا
دیکشنری عربی به فارسی
خودبخود , بطور خودکار , بطور غيرارادي
-
واژههای مشابه
-
الیا
لغتنامه دهخدا
الیا. [ اَل ْ ] (یونانی ،اِ) به یونانی خطمی صحرایی را گویند و بعربی شحم المرج خوانند. (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (از آنندراج ).
-
الیا
لغتنامه دهخدا
الیا. [ اِ ] (اِخ ) الیاء. ایلیاء. نام قدس (بیت المقدس ) در زمان حکومت صلیبیان . در برخی از تواریخ عرب نیز این نام آمده است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). رجوع به قدس و بیت المقدس و ایلیاء شود.
-
الیا
لغتنامه دهخدا
الیا. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به الیاس و الی و ایلیا و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
-
آلیا
واژهنامه آزاد
(ترکی) بهشت. نامی برای دختران.
-
واژههای همآوا
-
عُلْيَا
فرهنگ واژگان قرآن
والاتر و برتر
-
جستوجو در متن
-
Elia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الیا
-
aliya
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلیا
-
بطور خودکار
دیکشنری فارسی به عربی
آليا
-
بطور غیرارادی
دیکشنری فارسی به عربی
آليا
-
Elia Kazan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الیا کازان
-
خودبخود
دیکشنری فارسی به عربی
آليا , مستقل