کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلند
واژهنامه آزاد
(کردی) کآلند [آ ل َ] نام کردی به معنی سپیدە؛ روشنایی افق. اولین پرتو خورشید. || نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان خوی.
-
واژههای مشابه
-
الند
لغتنامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام قدیمی مجمعالجزایر فنلاند در بالتیک . سکنه ٔ آن 30000 تن است . و امروزه اهونانمو گویند.
-
الند
لغتنامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) از دیههای کلارستاق . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 108 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 146 شود.
-
الند
لغتنامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان خوی است . این دهستان در قسمت شمال باختری بخش واقع شده واز طرف شمال محدود است به دهستان چالدران ، از جنوب به قطور، از خاور به سکمن آباد و فرورق ، و از باختر به مرز ایران و ترکیه...
-
الند
واژهنامه آزاد
(کردی) سپیدە؛ روشنایی افق.
-
واژههای همآوا
-
الند
لغتنامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام قدیمی مجمعالجزایر فنلاند در بالتیک . سکنه ٔ آن 30000 تن است . و امروزه اهونانمو گویند.
-
الند
لغتنامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) از دیههای کلارستاق . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 108 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 146 شود.
-
الند
لغتنامه دهخدا
الند. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان خوی است . این دهستان در قسمت شمال باختری بخش واقع شده واز طرف شمال محدود است به دهستان چالدران ، از جنوب به قطور، از خاور به سکمن آباد و فرورق ، و از باختر به مرز ایران و ترکیه...
-
الند
واژهنامه آزاد
(کردی) سپیدە؛ روشنایی افق.
-
جستوجو در متن
-
بله سور بزرگ
لغتنامه دهخدا
بله سور بزرگ . [ ب َ ل ِ رِ ب ُ زُ ] (اِخ ) دهی از دهستان الند، بخش حومه ٔ شهرستان خوی . سکنه ٔ آن 379 تن . آب آن از رود الند و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
ملحملی
لغتنامه دهخدا
ملحملی . [ م َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان الند است که در بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع است و 453 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
برده رش
لغتنامه دهخدا
برده رش . [ب َ دِ دَ] (اِخ ) دهی است از دهستان الند بخش حومه ٔ شهرستان خوی . سکنه ٔ آن 150 تن است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4).