کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلتون بیلکا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلتون بیلکا
لغتنامه دهخدا
آلتون بیلکا. (ترکی ، اِ مرکب ) منشور و نشان یا منشور زرنشان .
-
واژههای مشابه
-
التون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'altun = آلتون
-
التون
لغتنامه دهخدا
التون . [ اَ ] (اِ) در ترکی زر سرخ را گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : تا بروید همی زخاک التون روی خصمش برنگ التون باد. ابوالفرج رونی .رجوع به آلتون شود.
-
آلتون تمغا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مغولی] [قدیمی] 'āltuntamqā مُهر و اثر مُهری که پادشاهان مغول و ایلخانان با آب زر روی فرمانهای مخصوصِ عطایا میزدند.
-
آلتون تاش
لغتنامه دهخدا
آلتون تاش . (اِخ ) نام حاجب سلطان محمود غزنوی ، و او پس از فتح خوارزم و قلع و قمع مأمونیان (407 هَ .ق .) بفرمان سلطان حکومت و امارت خوارزم داشت و بعهد مسعود در 423 در جنگ با علی تکین کشته شد.
-
آلتون سو
لغتنامه دهخدا
آلتون سو.(اِخ ) نامی که ترکان عثمانی به زاب صغیر داده اند.
-
آلتون کپری
لغتنامه دهخدا
آلتون کپری . [ ک ُ ] (اِخ ) (از: ترکی ِ آلتون ، زَر + کپری ، پُل ) نام موضعی در کردستان در جزیره از زاب صغیر، رافده و آبراهه ٔ دجله ، میان راه بغداد بموصل . و اینجاست که امتعه و اجناسی را که با شتراز کردستان جنوبی حمل شده بر کشتی به بغداد برند.
-
التون بیکی
لغتنامه دهخدا
التون بیکی . [ اَ ] (اِخ ) نام دختر چنگیزخان است که نامزد ایدی قوت بود. (جهانگشای جوینی ج 1 ص 33 و 34).