کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلترناتیو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آلترناتیو
/'ālternātiv/
معنی
۱. شخص یا شیوهای که جانشین دیگری میشود.
۲. جریان متناوب الکتریسیته.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلترناتیو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: alternative] (برق) 'ālternātiv ۱. شخص یا شیوهای که جانشین دیگری میشود.۲. جریان متناوب الکتریسیته.
-
آلترناتیو
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ فر. ] ( اِ.) شق یا راه حل دوم به جای شق یا راه حل اولیه ، علی البدل ، گزینه .
-
آلترناتیو
واژهنامه آزاد
دگرین، دگرگزین.
-
واژههای مشابه
-
الترناتیو
واژهنامه آزاد
راه حل چاره جویی برای مسائل مورد نظر
-
واژههای همآوا
-
الترناتیو
واژهنامه آزاد
راه حل چاره جویی برای مسائل مورد نظر
-
جستوجو در متن
-
جایگزین
واژهنامه آزاد
الترناتیو
-
aliterate person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخص آلترناتیو