کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آلایش
/'ālāyeš/
معنی
۱. آلودگی.
۲. ناپاکی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ذمیمه، فجور، فسق، ناپاکی
۲. آلودگی، آمیختگی، غلوغش
دیکشنری
alloy, blot
-
جستوجوی دقیق
-
آلایش
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذمیمه، فجور، فسق، ناپاکی ۲. آلودگی، آمیختگی، غلوغش
-
آلایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) 'ālāyeš ۱. آلودگی.۲. ناپاکی.
-
آلایش
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِمص .) 1 - آلودگی . 2 - ناپاکی .
-
آلایش
لغتنامه دهخدا
آلایش . [ ی ِ ] (اِمص ، اِ) اسم مصدر و فعل آلودن . آلودگی . || مجازاً، فسق . فجور. عیب . (برهان ). تردامنی . ناپاکی : از ایشان ترا دل پرآلایش است گناه مرا جای پالایش است . فردوسی .بران از دو سرچشمه ٔ دیده جوی ور آلایشی داری از خود بشوی . سعدی .چه آمی...
-
واژههای مشابه
-
contamination 1
آلایش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] فرایندی که در طی آن ترکیب شیمیایی ماگما براثر گوارد میانبارها یا سنگ درونگیر تغییر میکند [فیزیک] حضور ناخواستۀ مواد پرتوزا در هر جا
-
offal, variety meats
آلایش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] اجزای غیرگوشتی لاشه، مانند قلوه و جگر و روده، که بهعنوان غذا مصرف میشوند
-
decontamination
آلایشزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] زدودن یا کاهش مادۀ پرتوزایی که سطوح را آلوده کرده است
-
evisceration
آلایشگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند باز کردن شکم و تخلیۀ اندامهای درونی دام
-
بی آلایش
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (ص .) 1 - خالص و پاک . 2 - مجازاً صاف و ساده ، بی ریا.
-
آلایش ناک
لغتنامه دهخدا
آلایش ناک . [ ی ِ ] (ص مرکب ) دارای آلایش . آلوده : مبر آنجا دل آلایشناک صحبت پاک نیابد جز پاک .جامی .
-
radiation decontamination
آلایشزدایی تابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] زدودن مواد پرتوزا از مکانهایی که ناخواسته آلوده شدهاند
-
جستوجو در متن
-
تکلف
فرهنگ واژههای سره
آلایش
-
خالصانه
فرهنگ واژههای سره
بی آلایش