کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلاپلنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آلاپلنگی
/'ālāpalangi/
معنی
دارای لکهها و خالهای سیاه و سفید مثل پوست پلنگ؛ دارای رنگهای متضاد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلاپلنگی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی، فارسی] ‹آلاپلنگ› [قدیمی] 'ālāpalangi دارای لکهها و خالهای سیاه و سفید مثل پوست پلنگ؛ دارای رنگهای متضاد.
-
آلاپلنگی
فرهنگ فارسی معین
(پَ لَ) (ص .) (عا.) دارای لکه های سیاه و سفید و خال های بزرگ مانند پوست پلنگ .
-
آلاپلنگی
لغتنامه دهخدا
آلاپلنگی . [ پ َ ل َ ] (ص نسبی ) با گلها و خالهای بزرگ چون پوست پلنگ . گل گل .
-
جستوجو در متن
-
پوست پلنگی
لغتنامه دهخدا
پوست پلنگی .[ ت ِ پ َ ل َ ] (ص نسبی مرکب ) منسوب به پوست پلنگ با دو رنگ زرد و سیاه بدرازا کشیده . آلاپلنگی . چل . چلچل (در تداول مردم قزوین ).
-
آلا
لغتنامه دهخدا
آلا. (فرانسوی ، حرف اضافه ) در کلماتی که از فرانسه در زبان ما داخل شده چون و مانند و مطابق باشد، چون : آلافرانک ، آلانگله ، آلاتورک ، آلاگارسن و آلامد. لیکن دو کلمه ٔ آلاپلنگی به معنی منقش بخالهای درشت و آلابلبلی به معنی جای رفیع و بلند (چون آشیان بل...
-
انمر
لغتنامه دهخدا
انمر. [ اَ م َ ] (ع ص ) آنچه در آن خجکهای سیاه و سپید باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). آلاپلنگی . (یادداشت مؤلف ). پلنگ رنگ . پلنگی رنگ . اسب پلنگ رنگ . (مهذب الاسماء)؛ سحاب انمر؛ ابرپیسه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
زیور
لغتنامه دهخدا
زیور. [ زی وَ ] (اِ) بمعنی زینت و آرایش باشد و آنچه بدان زینت و آرایش کنند. (برهان ) (ناظم الاطباء). آنچه زیب و آرایش بدان بحاصل آید. (شرفنامه ٔ منیری ). بمعنی زینت باشد و این لغت در اصل «زیب ور» بوده یعنی صاحب زیب ، «با» را حذف کردند... (انجمن آرا) ...