کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلان کوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلان کوه
لغتنامه دهخدا
آلان کوه . (اِخ ) نام کوهی بمغرب دریاچه ٔ خزر.
-
واژههای مشابه
-
الان
واژگان مترادف و متضاد
اکنون، الحال، اینک، حال، حالا، حالیا
-
الان
فرهنگ واژههای سره
اکنون، اینگاه، ایدر، همینگاه، هم اکنون
-
الآن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'al'ān ۱. زمانی که در آن هستیم.۲. (قید) اکنون؛ همیندم؛ دراینوقت؛ اینهنگام.
-
الان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (ق .) این دم ، اکنون .
-
الاَّن
لغتنامه دهخدا
الاَّن . [ اَل ْ آ ] (ع ق ) اکنون . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آنفاً. (مهذب الاسماء) (ربنجنی ). کنون . اینک . آنفاً. رجوع به آن شود.
-
الان
لغتنامه دهخدا
الان . [ اَ ] (اِخ ) مشرق و جنوب وی سریر است و مغرب وی روم است و شمال وی دریای کرز و بخاک خزرانست و این ناحیتی است اندر شکستگیها و کوهها و جائی بانعمت و ملکشان ترساست و ایشان را هزار ده است بزرگ و اندر میان ایشان مردمانی اند ترسا و مردمانی بت پرستند ...
-
الان
لغتنامه دهخدا
الان . [ اَل ْ لا ] (اِخ ) لان : تف تیغ هندیش هندوستانی علی الروس در روس و الان نماید.خاقانی .
-
الآن
دیکشنری عربی به فارسی
حالا , اکنون , فعلا , در اين لحظه , هان , اينک
-
الآن
واژهنامه آزاد
هم اکنون، حالا
-
عق-الان
لغتنامه دهخدا
عق-الان . [ ع ِ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عقال .رجوع به عقال شود. || زکات و صدقه ٔ دو سال : علی بنی فلان عقالان ؛ بر آنها صدقه ٔ دو سال است . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عقال شود.
-
آلان براغوش
لغتنامه دهخدا
آلان براغوش . [ ب َ ] (اِخ ) نام خُرّه ای از سراب آذربایجان ، وسعت آن سی فرسنگ مربع و دارای بیست وهفت قریه ، مرکز آن را آلان نامند. حد شمالی این خرّه مشگین شرقی و جنوبی آن شقاقی و غربی خانمرود است .
-
حسین آلان
لغتنامه دهخدا
حسین آلان . [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 39هزارگزی شمال خاوری قره آغاج و 8هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . ناحیه ای است کوهستانی ولی معتدل مالاریایی . دارای 175 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. ...
-
قزل آلان
لغتنامه دهخدا
قزل آلان . [ ق ِ زِ ] (اِخ ) (باروی ...) باروی معروفی است در گرگان که اسکندر کبیر به منظور دفاع از گرگان و دههای اطرافش در مقابل حملات قبایل وحشی مشرق ساخت و انوشیروان ساسانی (530 - 578 م .) آن را تعمیر کرد. و آن را دیوار قزل آلان نیز مینامند. (مازند...