کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آقُز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آقُز
لهجه و گویش بختیاری
âqoz آغوز (جوشانده اولین شیر دام پس اززایمان به نام زِک zek).
-
واژههای همآوا
-
عقز
لغتنامه دهخدا
عقز. [ ع َ ] (ع مص ) همدیگر نزدیک رفتن مورچه و مانند آن و با هم نزدیکی آن در رفتار، و فعل آن بکار نرود. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
آغز
فرهنگ فارسی معین
(غُ) ( اِ.) نک آغوز.
-
آغز
لغتنامه دهخدا
آغز. [ غ ُ ] (اِ) شیرماک . رجوع به آغوز شود.
-
اغز
لغتنامه دهخدا
اغز. [ اَ غ َزز ] (اِخ ) کمیل بن اغز. بربری است . (منتهی الارب ). کمیل بن اغز، معروف است . (شرح قاموس ). و اغز اصل کلمه غز است . (یادداشت بخط مؤلف ). کلمه ایست که مسلمانان ، قبیله ٔ ترک اغز را بدان می نامیدند. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ذیل کلمه ٔ غز)...
-
اغز
لغتنامه دهخدا
اغز. [ اُ ] (اِخ ) طائفه ای از ترکمانان که در شمال دریاچه ٔ ارال و حدود مصب رودهای سیحون و جیحون و دشت میان دریای ارال و خزر سکنی داشتند.و سپس جمعی از آنان را سامانیان در بلاد شمال ماورأالنهر جای دادند و سلجوقیان عشیره ای از همین قبیله اند و همچنین ...
-
اغض
لغتنامه دهخدا
اغض . [ اَ غ َض ض ] (ع ن تف ) نرم تر. (یادداشت بخط مؤلف ). سبزتر. نازک تر. تازه تر. (ناظم الاطباء).
-
اقذ
لغتنامه دهخدا
اقذ. [ اَ ق َذذ ] (ع ص ، اِ) تیر باپر و تیر بی پر و هموار تراشیده ٔ بی خم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ج ، قُذّ. جج ، قِذاذ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || چیزی اندک یا مال . (منتهی الارب ) (آنندر...
-
اقض
لغتنامه دهخدا
اقض . [ اَ ق َض ض ] (ع ص ) درشت . (تاج المصادر بیهقی ).