کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آقسرای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آقسرای
لغتنامه دهخدا
آقسرای . [ س َ ] (اِخ ) نام شهری ازولایت قونیه . || نام محله ای به اسلامبول .
-
جستوجو در متن
-
اقسرا
لغتنامه دهخدا
اقسرا. [ اَ س َ ] (اِخ ) رجوع به آقسرای شود.
-
آقسرایی
لغتنامه دهخدا
آقسرایی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به آقسرای . || (اِخ ) لقب جمال الدین محمد از اخلاف امام فخر رازی ، و او از دانشمندان عصر خویش بوده است ، معاصر با میرسید شریف جرجانی .
-
اسحاق پاشا
لغتنامه دهخدا
اسحاق پاشا. [ اِ ] (اِخ ) یکی از وزرای دولت عثمانی . او در عهد ابوالفتح سلطان محمدخان ثانی و سلطان بایزید دوبار بمقام صدراعظمی نایل شد. او از نژاد رومی و اصلاً برده ٔ پاشایکیت بود و در سایه ٔ استعداد و قابلیت طبیعی و مساعدت طالع بمدارج عالیه ارتقا یا...
-
پیری زاده
لغتنامه دهخدا
پیری زاده . [ دَ ] (اِخ ) عثمان صاحب افندی . از علمای نامدار عثمانی پسر پیری زاده محمد صاحب افندی . وی بسال 1122 هَ . ق . در استانبول تولد یافت و پس از تحصیل علوم رسمی و طی مراتب عالیه ٔ علمی در زمان شیخ الاسلامی پدرش یعنی در سنه ٔ 1158 قاضی استانبول...