کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آفریدگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آفریدگار
/'āfarid[e]gār/
معنی
۱. آفریننده؛ خالق.
۲. (اسم) از نامهای خداوند.
۳. (صفت) پدیدآورنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آفریننده، الله، ایزد، پروردگار، خالق، خدا، دادار، رب، کردگار، موجد، یزدان ≠ مخلوق
دیکشنری
Creator
-
جستوجوی دقیق
-
آفریدگار
واژگان مترادف و متضاد
آفریننده، الله، ایزد، پروردگار، خالق، خدا، دادار، رب، کردگار، موجد، یزدان ≠ مخلوق
-
آفریدگار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: āfritkār] 'āfarid[e]gār ۱. آفریننده؛ خالق.۲. (اسم) از نامهای خداوند.۳. (صفت) پدیدآورنده.
-
آفریدگار
فرهنگ فارسی معین
(فَ دِ)(ص فا.) 1 - خالق ، آفریننده . 2 - خدا، الله.
-
آفریدگار
لغتنامه دهخدا
آفریدگار. [ ف َ دْ / دَ / دِ ] (اِخ ) آفریده گار. نامی از نامهای خدای تعالی . خالق . (ربنجنی ) (دهار). باری . (مهذب الاسماء). فاطر. صانع. (ربنجنی ) (مهذب الاسماء). خلاق . (السامی فی الاسامی ). آفریننده . پدیدآرنده ٔ همه : آفریدگار... عالم اسرار است و...
-
واژههای مشابه
-
افریدگار
واژهنامه آزاد
پروردگار . خداوند
-
واژههای همآوا
-
افریدگار
واژهنامه آزاد
پروردگار . خداوند
-
جستوجو در متن
-
aphlogistic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آفریدگار
-
acephalist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آفریدگار
-
کردگار
واژگان مترادف و متضاد
آفریدگار، آفریننده، خالق، خدا
-
خالق
فرهنگ واژههای سره
آفرینشگر، آفریننده، آفریدگار
-
آفریننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹آفرنده› 'āfarinande آفریدگار؛ خلقکننده؛ خالق.
-
مزدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] mazdā دانای بیهمتا؛ آفریدگار.