کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آفتابی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آفتابی شدن
معنی
(شُ دَ) (مص ل .) 1 - علنی شدن . 2 - پیدا شدن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آفتابی شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) 1 - علنی شدن . 2 - پیدا شدن .
-
آفتابی شدن
لهجه و گویش تهرانی
ظاهر شدن
-
واژههای مشابه
-
افتابی
دیکشنری فارسی به عربی
لامع , مشمس
-
گلقند آفتابی
لغتنامه دهخدا
گلقند آفتابی . [ گ ُ ق َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان گلقند اصل است که با آفتاب تربیت یافته باشد نه با آتش : دی با طبیب گفتم احوال ضعف خود رااز لعل یار فرمود گلقند آفتابی . میرزا طاهر وحید (از آنندراج ).گلقند آفتابی تو خردلی بچند.و رجوع به گلقند...
-
Cistus
گُل آفتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از گلآفتابیان درختچهای کوتاه یا متوسط با هجده گونه که بومی نواحی مدیترانهای هستند و از قدیم در باغبانی به کار میرفتهاند؛ این سرده دارای تعدادی گیاه دوررگۀ باغی است که در نواحی گرم و اغلب در باغهای صخرهای کشت می...
-
ساعات آفتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← دیرش رخشآفتاب/ دیرش رخشافتاب
-
sundial
ساعت آفتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ابزاری برای تعیین زمان با استفاده از تغییرات طول سایۀ یک شاخص در نور خورشید
-
رنگ آفتابی
لغتنامه دهخدا
رنگ آفتابی . [ رَ گ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رنگی سفید مایل به زردی مثل آفتاب . (از آنندراج ). رجوع به رنگ مهتابی شود.
-
ساعت آفتابی
لغتنامه دهخدا
ساعت آفتابی . [ ع َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسبابی که با آن به کمک سایه وقت را اندازه توان گرفت . ساعت ظلی . ساعت شمسی . ساعت شمسیة.مِزوَلَة. شاخص . و آن چنان است که میله ای را عمود بر سطح افقی نصب کنند و با اندازه گیری درازای سایه ، ساعات مختل...
-
شاخ آفتابی
لغتنامه دهخدا
شاخ آفتابی . [ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) خطوط شعاعی . (آنندراج ). و رجوع به شاخ شود.
-
چتر آفتابی
لغتنامه دهخدا
چتر آفتابی . [ چ َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چتر مخصوص محافظت از آفتاب . چتری که سایه بر سر می افکند و برای محافظت از آفتاب بکار میرود. این نوع چتر معمولا به لونها و رنگهای مختلف است و بیشتر بانوان در تابستان روی سر گیرند. چتر کوچکتر از چتر بارانی...
-
چتر افتابی
دیکشنری فارسی به عربی
شمسية
-
عینک افتابی
دیکشنری فارسی به عربی
نظارات شمسية
-
هوای آفتابی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: havâ-ye oxtovi طاری: havâ-ye oxdovi طامه ای: havâ-ye oxdovi طرقی: havâ-ye oxdovi کشه ای: havâ-ye oxdovi نطنزی: havâ-ye oftovi