کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آفازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آفازی
/'āfāzi/
معنی
اختلال ناشی از ضایعۀ مغزی که در آن شخص مبتلا توانایی سخن گفتن را از دست میدهد.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
زبان گیر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آفازی
فرهنگ واژههای سره
زبان گیر
-
آفازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: aphasie] ‹آفازیا› (پزشکی) 'āfāzi اختلال ناشی از ضایعۀ مغزی که در آن شخص مبتلا توانایی سخن گفتن را از دست میدهد.
-
واژههای مشابه
-
افازی
دیکشنری فارسی به عربی
حبسة
-
جستوجو در متن
-
aphasias
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفونتی، عدم قدرت تکلم، افازی
-
aphasia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهسته، عدم قدرت تکلم، افازی
-
حبسة
دیکشنری عربی به فارسی
عدم قدرت تکلم (در نتيجه ضايعات دماغي) , افازي