کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آغوشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آغوشیدن
/'āqušidan/
معنی
یکدیگر را در آغوش گرفتن؛ در بر کشیدن؛ در بغل گرفتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آغوشیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹آگوشیدن› 'āqušidan یکدیگر را در آغوش گرفتن؛ در بر کشیدن؛ در بغل گرفتن.
-
آغوشیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) در بغل گرفتن ، در بر کشیدن .
-
آغوشیدن
لغتنامه دهخدا
آغوشیدن . [ دَ ] (مص ) در بغل گرفتن . در بر کشیدن . (برهان ). || بغل . خیس کردن . (شعوری از اسدی ).
-
جستوجو در متن
-
آگوشیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) 'āgušidan = آغوشیدن
-
نیاغوشیدن
لغتنامه دهخدا
نیاغوشیدن . [ ن َ دَ ] (مص منفی ) مقابل آغوشیدن . (یادداشت مؤلف ).