کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آش و لاش شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آش بچگان
لغتنامه دهخدا
آش بچگان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) جندبیدستر. جندبادستر. قندزقوری . قندقیرس . (مخزن الادویه ). گندبیدستر. جندقضاعه . گندسکلابی . خایه ٔ سگ آبی . جندقندز. قسطور. قسطوریون : جندبیدستر آش بچگانست که کند دفع علت صبیان .یوسفی طبیب .
-
آش جرد
لغتنامه دهخدا
آش جرد. [ ج ِ ] (اِخ ) نام خره ای بخراسان نزدیک چغانیان . (از تاریخ سیستان ).
-
آش کشکی
لغتنامه دهخدا
آش کشکی . [ ش ِ ک َ کی ] (ص نسبی ) آش ِکشک فروش . || آلوده به آش کشک . || در تداول خانگی ، بی سروپا.
-
آش گرد
لغتنامه دهخدا
آش گرد. [ گ ِ ] (اِخ ) رجوع به آش جرد شود.
-
اش الحیار
لغتنامه دهخدا
اش الحیار. [ ] (اِخ ) به روایتی نام جد اشک بن اشدبن ازران بن اشقان بن اش الحیاربن سیاوش بن کیکاوس (؟). (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 16).
-
آشِ اُرّوش
لهجه و گویش بختیاری
âš-e orruš آش بلغور گندم پوست کنده.
-
آشِ کِرْف
لهجه و گویش بختیاری
âš-e kerf آش ساده، آش رشته بدون کشک، آشبدون ترشى.
-
آش لاآوى
لهجه و گویش بختیاری
âš-e lââvi آشِ لعابدار، آش بلغور گندم پوستکنده.
-
آش وَلگ
لهجه و گویش بختیاری
âš-e valg آش رشته. نیز valg .
-
آش آبغوره
لهجه و گویش تهرانی
آشی که در آن آب غوره میریزند
-
آش آلو
لهجه و گویش تهرانی
آشی که در آن آلو میریزند
-
آش پختن
لهجه و گویش تهرانی
توطئه کردن برای کسی .
-
آش دوغ
لهجه و گویش تهرانی
آشی که در آن دوغ میریزند
-
آش سبزی
لهجه و گویش تهرانی
آشی که مواد عمده آن سبزی سحرائی است.
-
آش کشک
لهجه و گویش تهرانی
آشی که در آن کشک میریزند