کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آشینه
لغتنامه دهخدا
آشینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) بیضه . تخم مرغ . خایه . مرغانه . رجوع به آستینه و آسینه و آشتینه شود.
-
آشینه
واژهنامه آزاد
گام های استوار
-
واژههای مشابه
-
اشینه
لغتنامه دهخدا
اشینه .[ اَ ن َ ] (معرب ، اِ) قنفذالبحر. توتیاالبحر. توتیاءالبحر. خارپشت دریایی . و رجوع به دزی ج 1 ص 26 شود.
-
واژههای همآوا
-
اشینه
لغتنامه دهخدا
اشینه .[ اَ ن َ ] (معرب ، اِ) قنفذالبحر. توتیاالبحر. توتیاءالبحر. خارپشت دریایی . و رجوع به دزی ج 1 ص 26 شود.
-
جستوجو در متن
-
آسینه
لغتنامه دهخدا
آسینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) تخم مرغ . آشینه .
-
آشتینه
لغتنامه دهخدا
آشتینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) تخم مرغ . مرغانه . بیضه . خایه (در مرغ ). و آن را آستینه و آشینه نیز ضبط کرده اند.
-
آستینه
لغتنامه دهخدا
آستینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) بیضه . تخم مرغ . خایه . و آن را اَستینه بفتح همزه و نیز آشتینه و آشینه ضبط کرده اند. || دفتر. (دهّار).