کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشکار و پنهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آشکار و پنهان
فرهنگ گنجواژه
ظاهر و باطن.
-
واژههای مشابه
-
اشکار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'eškār = شکار
-
اشکار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) ( اِ.) شکار.
-
اشکار
لغتنامه دهخدا
اشکار. [ اِ ] (ع مص ) اشکارضرع ؛ پرشیر شدن پستان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || اشکار قوم ؛ صاحب شتران بسیارشیر شدن آنان . یا دوشنده ٔ شتران پرشیر گردیدن ایشان . (منتهی الارب ). پرشیر شدن شتران قوم . (از اقرب الموارد). || اشکار نخل ؛ شکیر برآورد...
-
اشکار
دیکشنری فارسی به عربی
براءة الاختراع , بکاء , جمهور , خارج , سهل , صارخ , ظاهر , عاري , قائمة الشحن , مفتوح , واضح
-
open-source intelligence
اطلاعات آشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اطلاعاتی حاوی ارزش اطلاعاتی بالقوه که در دسترس عموم قرار دارد
-
overt operation
عملیات آشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که بدون پنهانکاری انجام میشود
-
آشکار ساختن
لغتنامه دهخدا
آشکار ساختن . [ ش ْ / ش ِ ت َ ] (مص مرکب ) ظاهر کردن . || ظاهر کردن جریانهای برق مغناطیسی . (فرهنگستان ).
-
اشکار سازی
دیکشنری فارسی به عربی
ايحاء
-
اشکار شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تجل , لمحة
-
آشکار کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أبدي
-
تماسهای آشکار
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّصالاتٌ مُعلَنَةٌ
-
نقض آشکار
دیکشنری فارسی به عربی
الإنتهاک الصارخ
-
دخالت آشکار
دیکشنری فارسی به عربی
التدخل السافر