کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشوب طلبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آشوب گر
لغتنامه دهخدا
آشوب گر. [ گ َ ] (ص مرکب ) فتنه جوی . فتان .
-
آشوب گری
لغتنامه دهخدا
آشوب گری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) فتنه جوئی . فتّانی .
-
آشوب گستر
لغتنامه دهخدا
آشوب گستر. [ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) فتّان : چون موی زنگیش سیه و کوته است روزاز عشق ترک هندوی آشوب گسترش .خاقانی .
-
آشوب گستری
لغتنامه دهخدا
آشوب گستری . [ گ ُ ت َ ] (حامص مرکب ) فتّانی .
-
دل آشوب
لغتنامه دهخدا
دل آشوب . [ دِ ] (نف مرکب ) دلاشوب . دل آشوبنده . آشوب کننده ٔ دل . آنچه یا آنکه سبب آشوب و بهم برآمدن دل گردد. مهوع . || نگران کننده . مضطرب سازنده ٔ دل . مشوش دارنده ٔ دل . برهم زننده ٔآرامش دل . ازبین برنده ٔ سکون و قرار دل : زیرا که به از عمر بود...
-
درون آشوب
لغتنامه دهخدا
درون آشوب .[ دَ ] (نف مرکب ) برهم زننده ٔ جمعیت خاطر. آنچه مایه ٔ نگرانی و افسردگی و اضطراب خاطر شود : بلائی زین درون آشوب تر نیست که رنج خاطر است ار هست ور نیست . سعدی .|| آنچه مزاج را از اعتدال بگرداند و معده را منقلب سازد و تهوع آرد.
-
رزم آشوب
لغتنامه دهخدا
رزم آشوب . [ رَ ] (اِخ ) ابوحرب رزم آشوب بن زیاد الجبلی . رجوع به شرح حال محمدبن احمد الغندجانی در معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ص 297 شود.
-
رزم آشوب
لغتنامه دهخدا
رزم آشوب . [ رَ ] (نف مرکب ) رزمجو. رزم آزموده . رزم آور. جنگ آور. (یادداشت مؤلف ).
-
دل آشوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) del[']āšub ۱. [مجاز] آنچه باعث آشوب و بههمخوردگی دل شود و از آن حالت تهوع به انسان دست دهد.۲. (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] = پنجانگشت
-
عالم آشوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] 'ālam[']āšub ۱. برهمزنندۀ عالم.۲. [مجاز] آنکه مردم را فریفتۀ زیبایی خود میکند.
-
ایجاد آشوب
دیکشنری فارسی به عربی
إثارة الْقَلاقلِ
-
دل اشوب
دیکشنری فارسی به عربی
غثيان
-
اشوب ناگهانی
دیکشنری فارسی به عربی
عيب
-
پر اشوب
دیکشنری فارسی به عربی
عاصف
-
اشوب طلب
دیکشنری فارسی به عربی
فوضوي