کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشغال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bar screen
آشغالگیر میلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی آشغالگیر که میلههای موازی با فواصل مساوی دارد و معمولاً در مجرای فاضلاب مورب قرار داده میشود
-
area occupancy
ضریب اشغال 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سطحی که در طراحی ایستگاه یا تسهیلات برای هر نفر در نظر میگیرند متـ . ضریب اشغال سطح
-
load factor 1, LF 2
ضریب اشغال 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نسبت تعداد صندلیهای اشغالشده به کل صندلیها در هواپیماهای مسافربَری
-
ضریب اشغال سطح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← ضریب اشغال
-
اشغال روی هم ریخته
دیکشنری فارسی به عربی
حطام
-
بصورت اشغال در اوردن
دیکشنری فارسی به عربی
نفايات
-
به اشغال در اورد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَلَّ
-
اشغال سرزمینها (اراضی)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِلالُ الأراضي
-
آت و آشغال
لهجه و گویش تهرانی
خرده ریز
-
آت و آشغال
فرهنگ گنجواژه
اضافات ، خرده ریز، آشغال
-
آشغال و پاشغال
فرهنگ گنجواژه
خرده ریز اضافی.
-
آشغال و ماشغال
فرهنگ گنجواژه
آشغال.
-
آل و آشغال
فرهنگ گنجواژه
آشغال، آخال.
-
خاک و آشغال
فرهنگ گنجواژه
خاکروبه.
-
بنجل و آشغال
فرهنگ گنجواژه
اشیاء بی ارزش.