کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشغالدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آشغالدان
/'āšqāldān/
معنی
۱. جای ریختن آشغال.
۲. ظرفی که در آن آشغال بریزند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خاکروبهدان، زبالهدان، مزبله، مزبلهدان
دیکشنری
ashcan
-
جستوجوی دقیق
-
آشغالدان
واژگان مترادف و متضاد
خاکروبهدان، زبالهدان، مزبله، مزبلهدان
-
آشغالدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] 'āšqāldān ۱. جای ریختن آشغال.۲. ظرفی که در آن آشغال بریزند.
-
آشغالدان
لغتنامه دهخدا
آشغالدان . (اِ مرکب ) جای آشغال . ظرف آشغال .
-
جستوجو در متن
-
مزبله
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشغالدان، خاکروبه، زبالهدان ۲. آشغالدانی، زبالهدانی
-
زِمْبَلْ
لهجه و گویش گنابادی
zembal در گویش گنابادی یعنی ظرف آشغال ، آشغالدان ، ظرف حمل خاکروبه و خاک ، سبد ، ذنبیل
-
زمبل
واژهنامه آزاد
زِمْبَلْ؛ در گویش گنابادی یعنی ظرف آشغال ، آشغالدان ، ظرف حمل خاکروبه و خاک ، سبد
-
دان
لغتنامه دهخدا
دان . (اِ) در آخر کلمه معنی ظرفیت بخشد. (برهان ). جای هر چیز. در کلمات مرکبه افاده ٔ معنی ظرفیت کند و هرچه بدان مضاف شود افاده کند که ظرف آن چیز بود. جای و مکان و ظرف (در کلمات مرکبه ). ترکیبات ذیل از جمله شواهد آن است که به ترتیب الفباء مرتب داشته ا...