کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
باریشماخ
واژهنامه آزاد
آشتی کردن
-
مصالحه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشتی، سازش، صلح ۲. آشتی کردن، سازش کردن، صلح کردن ≠ دعوا، مکابره
-
صلح
فرهنگ واژههای سره
آشتی، سازش
-
تسالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasālom با هم صلح کردن؛ با هم آشتی کردن.
-
تصالح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasāloh با هم سازش کردن؛ آشتی کردن.
-
مهادنت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مهادَنة] ‹مهادنه› [قدیمی] mohādenat آشتی کردن؛ صلح کردن با یکدیگر.
-
هدنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: هدنَة] [قدیمی] hodne آشتی؛ صلح.
-
reconcilee
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشتی کن
-
صُّلْحُ
فرهنگ واژگان قرآن
صلح - آشتی
-
جنگ و صلح
فرهنگ گنجواژه
دعوا و آشتی.
-
آشتینه
واژهنامه آزاد
آشتی گذار
-
سلم
واژگان مترادف و متضاد
آشتی، صلح، سازش، مسالمت
-
مصالحه کردن
واژگان مترادف و متضاد
سازش کردن، توافق کردن، آشتی کردن، صلح کردن
-
آتشبس
واژگان مترادف و متضاد
آشتی، ترکمخاصمه، صلح، متارکهجنگ
-
سلم
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِ.) آشتی .