کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آسینه
/'āsine/
معنی
= آستینه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آسینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āsine = آستینه
-
آسینه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) تخم مرغ ، خایه .
-
آسینه
لغتنامه دهخدا
آسینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) تخم مرغ . آشینه .
-
واژههای مشابه
-
اسینة
لغتنامه دهخدا
اسینة. [ اَ ن َ ] (ع اِ) تاهی از تاههای زه کمان . ج ، اَسائن . || دوالی محکم بافته که در تنگ ستور و لگام و جز آن بکار برند. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
آثینه
لغتنامه دهخدا
آثینه . [ ن َ ] (اِخ ) آطن .
-
اثینه
لغتنامه دهخدا
اثینه . [ اَ ن َ ] (اِخ ) صورتی از نام آطن ، کرسی یونان . مؤلف قاموس کتاب مقدس ذیل اتینا آرد: اتینا (شهر منرفا)و بزرگترین شهرهای اتیکاست در یونان و بر خلیج سالونیک واقع و مسافتش از قرنتش 46 میل و از ساحل بقدر پنج میل است و بر دشتی وسیع واقع است که ا...
-
جستوجو در متن
-
اسائن
لغتنامه دهخدا
اسائن . [ اَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ اَسینة.
-
آشینه
لغتنامه دهخدا
آشینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) بیضه . تخم مرغ . خایه . مرغانه . رجوع به آستینه و آسینه و آشتینه شود.