کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسیاب و نوبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آسیاب و نوبت
لهجه و گویش تهرانی
رعایت نوبت
-
واژههای مشابه
-
اسیاب
دیکشنری فارسی به عربی
طاحونة
-
آسیاب گردان
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص فا) کنایه از: گردانندة اصلی کارها.
-
چم آسیاب
لغتنامه دهخدا
چم آسیاب . [ چ َ ] (اِخ ) رجوع به بن آسیاب شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
اسیاب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حصباء , طاحونة , طحن
-
اسیاب بادی
دیکشنری فارسی به عربی
طاحونة
-
دندان اسیاب
دیکشنری فارسی به عربی
ضرس , مطحنة
-
اسیاب شدن
دیکشنری فارسی به عربی
طحن
-
تنوره(آسیاب)
لهجه و گویش تهرانی
توربین یا مخزن انباشت آب آسیا
-
سنگ رویی اسیاب
دیکشنری فارسی به عربی
مطحنة
-
عمل اسیاب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طحين
-
دول دان آسیاب
واژهنامه آزاد
دول آلات ریزش است.دان به معنای دانه .وآسیاب هم معلوم .نتیجتا"معنای ناودانی هدایت دانه به سوراخ وسط سنگ آسیای رویی آسیابهای قدیم است
-
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
دیکشنری فارسی به عربی
طاحونة
-
عمل خرد کردن یا اسیاب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طحن