کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آسگون
/'āsgun/
معنی
مانند آس؛ آسمانند؛ مانند آسیا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آسگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āsgun مانند آس؛ آسمانند؛ مانند آسیا.
-
آسگون
لغتنامه دهخدا
آسگون . (ص مرکب ) چون آسیا. چون آس . رحوی .- بحر آسگون ؛ مجازاً، آسمان . فلک .
-
جستوجو در متن
-
اوجستان
لغتنامه دهخدا
اوجستان . [ ج ِ ] (اِ) بلغت زند آسگون چه واژه ٔ اوجستان دریای آسگون است . (ناظم الاطباء). و آسگون نام دریای خزر است . (برهان قاطع). رجوع به آبسکون و آسگون شود.
-
رحوی
لغتنامه دهخدا
رحوی . [ رَ ح َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به رحا. آسیایی . حرکت دوری . (ناظم الاطباء). منسوب به رَحی ̍. دوری . آسگون . آسیایی .- دور رحوی ؛ جنبش آسیایی . حرکتی چون حرکت آسیا.
-
بادکوبه
لغتنامه دهخدا
بادکوبه . [ ب َ ] (اِخ ) باکوبه . باکو نام بندری است در ساحل دریای شور از شهر شماخی سه مرحله دور آنرا باکو... نیز گویند و پیوسته باددر و دیوار آن بلد را میکوبد لهذا خانه های بندر و شهر همه از سنگ و سطح خانه ها قیراندود است . گویند: ازبناهای پادشاه دا...
-
خزر
لغتنامه دهخدا
خزر. [ خ َ زَ ] (اِخ ) محالی است در ترکستان که دشت قپچاق نیز گویند. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث اللغات ). ولف می گوید خزرنام ولایتی است در توران .صاحب برهان قاطع می گوید: نام ولایتی است از ترکستان که مردم آنجا بسیار سفید می باشند ...