کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
snye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسنی
-
اسنانی
لغتنامه دهخدا
اسنانی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب به اِسنی یا اَسنی شهری بصعید مصر. (منتهی الارب ). و رجوع به اِسنا شود.
-
اشنی
لغتنامه دهخدا
اشنی . [ اِ ] (اِخ ) نام دهی در صعید مصر، و آن غیر اسنی بسین مهمله است . (منتهی الارب ). لهجه ٔ عامیانه ٔ اشنین است که قریه ای است به صعید در جنب طُنْبُذی ̍. (از معجم البلدان ). و رجوع به اشنین شود.
-
اسناء
لغتنامه دهخدا
اسناء. [ اِ ] (ع مص ) بلند کردن .(از تاج المصادر بیهقی ). بلند گردانیدن چیزی را: اسناه . (از منتهی الارب ). || بزرگوار کردن . بزرگوار گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || زدن برق . درآمدن روشنی برق در خانه یا افتادن آن برزمین یا پریدن آن در هوا: اسنی ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جبارة مرداوی مقدسی حنبلی ، ملقب بشهاب الدین . او راست : شرحی بر عقیلة اتراب القصائد فی اسنی المقاصد ابومحمد قاسم بن قیرة الشاطبی . وفات وی به سال 728 هَ .ق . بود. (کشف الظنون ).
-
حسن مؤیدی
لغتنامه دهخدا
حسن مؤیدی . [ ح َ س َ ن ِ م ُ ءَی ْ ی ِ ] (اِخ ) ابن علی بن داود علوی صنعانی زیدی ملقب به ناصر. درگذشته ٔ 1026 هَ . ق . او راست : «اسنی العقائد» و «ریاضة الابکار». (هدیة العارفین ج 1 ص 291).
-
علوی زیدی
لغتنامه دهخدا
علوی زیدی . [ ع َ ی ِ زَ ] (اِخ ) حسن بن علی بن داود علوی صنعانی مؤیدی زیدی ، ملقب به الناصر لدین اﷲ. وی از علمای زیدیه بود که در سال 1024 هَ . ق . درگذشت : او راست : 1- أسنی العقائد فی أشرف المطالب وأزلف المقاصد. 2- ریاضة الافکار و نزهة الابصار ...
-
علی بخاری
لغتنامه دهخدا
علی بخاری . [ ع َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبدالواحد مقدسی حنبلی ، مشهور به ابن بخاری و ملقّب به فخرالدین و مکنّی به ابوالحسن . وی فقیه بود و درسال 596 هَ . ق . متولد شد و در 690 هَ . ق . درگذشت . او راست : اسنی المقاصد و اعذب الموارد، در شرح حال ...
-
ابن فهد
لغتنامه دهخدا
ابن فهد. [ اِ ن ُ ف َ ] (اِخ ) ابوالثناء شهاب الدین محمودبن سلیمان . عالم و ادیب حلبی حنبلی . مولد او به دمشق به سال 644 هَ .ق . و وفات او هم بدانجا در 725 بوده است . چندی در مصر بوده و مدتی دیوان انشاء ملک ظاهر بیبرس داشته است . او راست : کتاب مقالة...
-
ابن قنفذ
لغتنامه دهخدا
ابن قنفذ. [ اِ ن ُ ق ُ ف ُ ] (اِخ ) ابوالعباس احمدبن حسن بن علی بن خطیب بن قنفذ. از مردم قسنطینه و او قضای آن شهر داشت و در نیمه ٔ اول مائه ٔ نهم هجری میزیست . او راست : کتاب الفارسیة فی مبادی الدولة الحفصیه (از سال 461 تا 804 هَ .ق .). و شرح الطالب ...
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن ساعد انصاری سنجاری معروف به ابن الاکفانی و ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوعبداﷲ، پزشک و محقق . در سنجار به دنیا آمد و در مصراقامت گزید و به عمل طبابت اشتغال داشت و همانجا به سال 749 هَ . ق . درگذشت او را...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) قاسم بن فیرةبن خلف بن احمد الرعینی مکنی به ابومحمد و ابوالقاسم معروف به امام القراء. وی کورمادرزاد در شاطبه از شهرهای اندلس ، بسال 538 هَ . ق . تولد و در مصر بسال 590 هَ . ق . وفات یافت . صاحب قصیده ٔ حرزالامانی و وجه التهانی در...
-
عمر بلبیسی
لغتنامه دهخدا
عمر بلبیسی . [ ع ُ م َ رِب ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن محمد بلبیسی قاهری شافعی . ملقب به سراج الدین . فقیه ، اصولی ، متکلم و منطقی بود. اصل او از بلبیس است و در سال 806 هَ .ق . در قاهره متولد شد و در سال 878 هَ .ق . در اسکندریه درگذشت . او راست : 1-...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن محمدبن عمادبن علی العراقی المصری الهائم المقدسی الفرضی ، مکنی به ابوالعباس و ملقب به شهاب الدین ومشهور به ابن الهائم . او راست : کتاب لمع فی الحساب و این کتاب را محمدبن محمدبن احمد سبط الماردینی شرح کرده است . کتاب مرشدة ال...
-
صخر
لغتنامه دهخدا
صخر. [ ص َ ] (اِخ ) ابن عمروبن الشرید السلمی وی برادر خنساء است . عمرو پدر او بموسم دست صخر و برادر او معاویه را می گرفت و بر مردم فخر میکرد و می گفت من پدر دو فرزندم که نیکوترین مصر هستند و مانند این دو برادر از این پیش نبوده است و کسی بر او انکار ن...