کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسمان کم اَبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسمان
لغتنامه دهخدا
اسمان . [ اَ ] (اِ)صورتی است از آسمان که فلک باشد. || نام روز بیست وهفتم از هر ماه شمسی . (ناظم الاطباء). روز بیست وپنجم است از ماههای قدیم و بیست وهفتم نیز به نظرآمده است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به آسمان شود.
-
اسمان
لغتنامه دهخدا
اسمان . [ اِ ] (ع مص ) فربه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). فربه کردن چیزی . (ترجمان علامه ٔجرجانی ). || فربه شدن . || فربه گشتن چاروایان کسی . || صاحب ستور فربه شدن . مالک گردیدن فربه را. || فربه خریدن . || تر کردن طعام را به روغن . || بسیاررو...
-
اسمان
دیکشنری فارسی به عربی
ارتفاع , سماء , غرفة علوية
-
گریه ٔ آسمان
لغتنامه دهخدا
گریه ٔ آسمان . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از باران : گرستند از گریه جویی روان بیاید مگر گریه ٔ آسمان .سعدی (بوستان ).
-
گل آسمان
لغتنامه دهخدا
گل آسمان . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (ناظم الاطباء).
-
گوهر آسمان
لغتنامه دهخدا
گوهر آسمان . [ گ َ / گُو هََ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصل و جرم آسمان . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مؤید الفضلا). || کنایه از کواکب باشد. (آنندراج ).
-
گهر آسمان
لغتنامه دهخدا
گهر آسمان . [ گ ُ هََ رِ س ِ ] (ترکیب اضافی ) مخفف گوهر آسمان . رجوع به ذیل همین کلمه شود.
-
گردش آسمان
لغتنامه دهخدا
گردش آسمان . [ گ َ دِ ش ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تقدیر. پیش آمد. قضا و قدر : بدو گفت کز گردش آسمان بگوآنچه دانی به پرسش ممان . فردوسی .چنین گفت کز گردش آسمان نیابد گذر مرد نیکی گمان .فردوسی .
-
celestial pole
قطب آسمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] هریک از دو نقطۀ تقاطع محور چرخش زمین با کرۀ آسمان (celestial sphere)
-
هفت آسمان
لغتنامه دهخدا
هفت آسمان . [ هََ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) عبارت از فلک های قمر، عطارد، زهره ، شمس ، مریخ ، مشتری و زحل است . (یادداشت مؤلف ) : جهان فیلسوف جهان داندم رصدبند هفت آسمان داندم . نظامی .به پرگار هفت آسمان بلندبه فهرست هفت اختر ارجمند. نظامی .از پی لعلی ک...
-
همانی آسمان
لغتنامه دهخدا
همانی آسمان . [ هََ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) فلک کلی را گویند، و همانی آسمانها افلاک کلیه . و فلک کلی به قول مشهور نُه است به عدد حرکات محسوسه ٔ مختلفه ، چه نُه حرکت مختلف یافته شده : هفت از سبعه ٔ سیاره ، یکی از فلک ثوابت و دیگر فلک معدل النهار که حرک...
-
آسمان پیسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ās[e]mānpise آسمان در حالی که لکههای پراکنده ابر در آن وجود دارد؛ آسمان پوشیده از لکههای ابر.
-
آسمان جون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب، مٲخوذ از آسمانگون] 'ās[e]mānjun = آسمانگون
-
آسمان خراش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'ās[e]mānxarāš عمارت بسیاربلند با طبقات زیاد.
-
آسمان دره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ās[e]māndar[r]e کهکشان: ◻︎ به کوچهای که روی با کف گهرافشان / چو آسماندره سازی ز بس گهر باری (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۹).