کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آستینۀ سکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
rudder bushing
آستینۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] استوانهای فلزی و توخالی، معمولاً برنجی، که دورتادور خار لولای سکان قرار دارد
-
واژههای مشابه
-
آستینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹استینه، آشتینه، آسینه، اشینه› 'āstine تخممرغ.
-
آستینه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) تخم مرغ ، خایه .
-
آستینه
لغتنامه دهخدا
آستینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) بیضه . تخم مرغ . خایه . و آن را اَستینه بفتح همزه و نیز آشتینه و آشینه ضبط کرده اند. || دفتر. (دهّار).
-
استینه
لغتنامه دهخدا
استینه . [ اَ ن َ / ن ِ ] (اِ) تخم مرغ . (برهان ). هدایت در انجمن آرا ذیل این کلمه گوید: برهان در برهان بی برهان آورده و در فرهنگها نیافتم . رجوع به آستینه شود.
-
fairwater sleeve
آستینۀ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آستینهای متشکل از دو نیممخروط که از آن بهعنوان کلاهک پروانه استفاده میشود و باعث تسهیل حرکت آب در اطراف پروانه میشود
-
آستینۀ سیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← بوش سیلندر
-
آستینۀ سر کوچک شاتون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← بوش سر کوچک دستهپیستون
-
آستینۀ سر کوچک دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← بوش سر کوچک دستهپیستون