کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آستانه تأثیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
lactate threshold, LT
آستانۀ لاکتات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لحظهای در تمرینهای بدنی با شدت روبهافزایش که از آن به بعد سطح لاکتات خون سیاهرگی افزایش مییابد
-
aerobic threshold, AeT
آستانۀ هوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لحظهای که در آن شدت تمرینهای بدنی بهقدری است که مسیرهای تأمین انرژی بیهوازی شروع به فعالیت میکنند، ولی انرژی هنوز ازطریق مسیرهای هوازی تـأمیـن مـیشود
-
threshold potential, firing point, firing level, threshold 2
پتانسیل آستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغییر پتانسیل غشا تا نقطۀ شروع پتانسیل کنش
-
threshold shift
تغییر آستانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] تغییر در حساسیت شنوایی که معمولاً با کاهش همراه است
-
جغنه آستانه
لغتنامه دهخدا
جغنه آستانه . [ ج ِ غ َ ن ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درزآب بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. کنارراه قدیمی مشهد قوچان . جلگه و هوای آن معتدل است و 122 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه ...
-
درب آستانه
لغتنامه دهخدا
درب آستانه . [ دَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالان چولان بخش حومه ٔ شهرستان بروجرد، واقع در 25هزارگزی جنوب بروجرد و 5هزارگزی خاور راه شوسه ٔبروجرد به دورود، با 239 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
درب آستانه
لغتنامه دهخدا
درب آستانه . [ دَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری دورود و کنار راه مالرو دره امیر به برآفتاب دراز. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
استانه سرای
لغتنامه دهخدا
استانه سرای . [ اَ ن َ س َ ] (اِخ ) موضعی در آمل قدیم که آنرا ماته میگفتند. (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 33 بخش انگلیسی ).
-
استانه ای
دیکشنری فارسی به عربی
تمهيد
-
آستانه فقر
واژهنامه آزاد
خط فقر.
-
high-threshold mechanoreceptor
گیرندۀ مکانیکی آستانهبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← دردگیرندۀ مکانیکی
-
هارون آستانه ٔ گردون
لغتنامه دهخدا
هارون آستانه ٔ گردون . [ ن ِ ن َ / ن ِ ی ِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ماه است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : برجیس موسوی کف و کیوان طورحلم هارون آستانه ٔ گردون مکان اوست .خاقانی .
-
anaerobic threshold, AT
آستانۀ بیهوازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لحظهای در تمرینهای سنگین که پس از آن بدن انرژی خود را از روشهای بیهوازی تأمین میکند
-
buffet threshold
آستانۀ سازهلرز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نقطهای که سازهلرز از آن شروع میشود
-
speech detection threshold, SDT
آستانۀ کشف گفتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← آستانۀ کشف