کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آستانهگذاری تصویر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
استانه
فرهنگ فارسی معین
(اَ نِ) (اِ.) جای خواب و آرام ، آرامگاه .
-
استانه
لغتنامه دهخدا
استانه . [ اَ ن َ / ن ِ ] (اِ) به معنی استان است که جای خواب و آرامگاه باشد. (برهان ) (جهانگیری ) : گوئی از توبه بسازم خانه ای در زمستان باشدم استانه ای . مولوی . || عتبه . جناب . آستانه : پشت خم داد و نهاد از قبل خدمت و عذرروی افروخته از شرم بر است...
-
استانه
لغتنامه دهخدا
استانه . [ اِ ن َ ] (اِخ ) ناحیه ای بخراسان و یاقوت گوید گمان برم از نواحی بلخ است . (معجم البلدان ).
-
استانه
دیکشنری فارسی به عربی
عتبة
-
گردنه ٔ آستانه
لغتنامه دهخدا
گردنه ٔ آستانه . [ گ َ دَ ن َ ی ِ ن َ ] (اِخ )گردنه ای است در راه کازرون به بهبهان میان گردنه ٔ شلالدان و امام زاده جعفر، واقع در 130660گزی کازرون .
-
علف آستانه
لغتنامه دهخدا
علف آستانه . [ ع َ ل َ ن َ ](اِخ ) دهی است از دهستان خاوه ٔ بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری نورآباد و 15 هزارگزی جنوب خاوری راه اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاه . منطقه ایست کوهستانی و سردسیر و مالاریایی دارای 240 تن سکنه . آب...
-
threshold 1
آستانۀ باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ابتدای بخش قابلاستفادۀ باند متـ . آستانه
-
threshold odor, odor threshold
آستانۀ بو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حدی از بوی نمونۀ آب یا گاز که پس از رقیقسازی، برای شامۀ انسان قابل تشخیص باشد
-
masked threshold
آستانۀ پوششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] آستانۀ شنیدپذیری برای یک صدای معین با وجود نوفۀ پوششی
-
threshold limit value, TLV 1
آستانه تأثیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آن مقدار از آلایندهها در هوا که ممکن است شاغلان روزانه بهطور مکرر در معرض آنها قرار گیرند، بدون آنکه تأثیر سوء بر سلامت آنها داشته باشد
-
sensory threshold
آستانۀ حس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] سطحی از تشخیص که در آن فرد یک محرک مشخص را احساس میکند
-
threshold of pain
آستانۀ دردناکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمترین شدت صوتی که گوش را آزار دهد
-
threshold of hearing
آستانۀ شنوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمترین شدت صوتی که انسان بتواند بشنود
-
audibility threshold
آستانۀ شنیدپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] آستانۀ حساسیت شنوایی
-
detection threshold
آستانۀ کشف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پایینترین سطح شدت صدا که در آن فرد میتواند وجود یا عدم وجود محرک گفتاری یا غیرگفتاری را تشخیص دهد متـ . آستانۀ کشف گفتار speech detection threshold, SDT آستانۀ گفتارآگاهی speech awareness threshold, SAT